مسیحیت پارسی persiachristianity

مسیحیت پارسی        persiachristianity
پرچم پرافتخار ایران

شنبه

اعتراض به حضور سفیر ایران در نشست کلیسای پروتستان آلمان





 


نشست سه‌روزه "سیاست جدید برای خاورمیانه" از سوی آکادمی کلیسای پروتستان در شهر لوکوم ایالت نیدرزاکسن آلمان برگزار شد. علیرضا‌شیخ‌عطار سفیر جمهوری اسلامی در آلمان نیز در این نشست شرکت داشت.


به گزارش شبکه خبر مسحیان فارسی زبان به نقل از صدای آلمان، آکادمی کلیسای پروتستان شهر لوکوم آلمان به‌خاطر دعوت از علیرضا شیخ‌عطار سفیر جمهوری اسلامی مورد انتقاد قرار گرفت. نشست این آکادمی با عنوان "سیاست‌جدید برای خاورمیانه" با تظاهرات اعتراضی ده‌ها نفر همراه شد.

نشست سه‌روزه "سیاست جدید برای خاورمیانه" از سوی آکادمی کلیسای پروتستان در شهر لوکوم ایالت نیدرزاکسن آلمان برگزار شد. شامگاه پنج‌شنبه (۱۸ آوریل، ۲۹ فروردین) علیرضا‌شیخ‌عطار سفیر جمهوری اسلامی در آلمان در این نشست که حدود ۶۵ نفر از جمله تعدادی از کارشناسان خاورمیانه در آن حضور داشتند شرکت کرد.

  خبرگزاری آلمان گفته است که حضور شیخ‌عطار در نشست لوکوم، پیشاپیش با اعتراض‌هائی روبرو شده بود. این خبرگزاری می‌نویسد: «منتقدان، کلیسای پروتستان را متهم کردند که اجازه نداشته است برای نماینده رژیم ملایان در آلمان امکان حضور فراهم کند.»

 برپایه گزارش خبرگزاری آلمان پیش از حضور شیخ‌عطار در نشست لوکوم، حدود ۵۰ نفر در برابر "اداره ایالتی کلیساها"ی شهر هانوفر دست به تظاهرات زدند. آن‌ها به حضور شیخ‌عطار به این دلیل اعتراض داشتند که او از دیپلمات‌های نزدیک به محمود احمدی‌نژاد محسوب می‌شود.

دینامیسم‌ جدید در سیاست ایران؟

گفت‌وگوی علیرضا شیخ‌عطار با حاضران در نشست لوکوم زیر عنوان "دینامیسم جدید در سیاست ‌ایران- وظیفه‌ای برای آلمان و اروپا؟" برگزار شد. وی تصریح کرد که ایران در تلاش تهیه بمب ‌اتمی نیست. سفیر جمهوری اسلامی ایران در بحث با کارشناسان خاورمیانه و منتقدان جمهوری اسلامی جهان غرب را متهم کرد که تمایلی به توافق بر سر حل مسالمت‌آمیز مناقشه اتمی با ایران ندارد. وی گفت: «گفت‌وگو با حضور اسلحه ممکن نیست.» شیخ عطار به‌ویژه از ایالات متحده آمریکا خواست که در مسائل داخلی ایران دخالت نکند.


 سفیر جمهوری اسلامی گفت: «ما پاکستان و کره شمالی نیستیم. این کشورها به لحاظ سیاسی و اقتصادی منزوی هستند. اما ایران به عنوان ملتی با ۷ هزار سال سابقه تاریخی می‌خواهد به ‌لحاظ معنوی نقش الگو را در منطقه خاورمیانه و نزدیک داشته باشد. این نفوذ با بمب اتمی دست یافتنی نیست.»

علیرضا شیخ‌عطار با تاکید بر فتوای آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی در مورد حرام بودن بمب اتمی گفت که این فتوا بالاترین تضمین است. جامعه جهانی باید تعهدی را که این فتوا ایجاد می‌کند بپذیرد و اعتماد نشان دهد.

محمد سهرابی ، سعید معینی  ابراهیم طباطبایی

گروگان گرفتن دو اسقف بلند پایه مسیحی در سوریه





امروز مسیحیان سوریه که ده درصد جمعیت آن کشور را تشکیل می دهند از دوسو تحت جفای بسیار زیاد هستند. هنوز ماهیت و انگیزه ربایندگان این دو رهبر کلیسای ارتدوکس روسیه به درستی مشخص نیست.

به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل از بی بی سی، دو اسقف بلند پایه کلیسای ارتدوکس سوریه در مناطق تحت کنترل مخالفان در شمال آن کشور ربوده شده اند. این دو ا سقف به نامهای اسقف "پولس یازجی" و اسقف "یوحنا ابراهیم" از نواحی مرزی ترکیه عازم شهر حلب بودند که توسط افراد نا‌شناس به گروگان گرفته شدند. ساکنان مسیحی حلب که خواسته‌اند نامشان فاش نشود به خبرگزاری فرانسه گفته‌اند که راننده خودروی اسقف ها نیز به دست مردان مسلح کشته شده است.

ائتلاف ملی سوریه که سازمان اصلی مخالف حکومت بشار اسد است می‌گوید که دو اسقف یاد شده از جاده منتهی به گذرگاه مرزی باب الهوی، در نزدیکی مرز ترکیه عازم حلب بودند که ربوده شدند.

یوحنا ابراهیم، رهبر کلیسای ارتدوکس سریانی حلب می باشد و پولس الیازجی، رهبر کلیسای ارتدوکس یونانی در حلب است. گفته می‌شود که این دو نفر بلندپایه‌ترین مقام‌های مسیحی هستند که از زمان بروز جنگ داخلی سوریه به اسارت گرفته می‌شوند.

سال گذشته اسقف ابراهیم در یک مصاحبه گفته بود: «به مسیحیان به طور ددمنشانه حمله می‌شود و آن‌ها را به گروگان می‌گیرند. بستگانشان مجبور هستند برای آزادی آن‌ها باج‌های سنگینی بپردازند.» شاید او نمی دانست که خودش به زودی به همین ترتیب قربانی شود.

این روحانی مسیحی در همان مصاحبه همچنین گفته بود که صد‌ها خانواده مسیحی ساکن حلب به دلیل درگیری نیروهای حکومتی و مخالفان مسلح از شهر فرار کرده‌اند و اضافه کرد: «در تاریخ معاصر، حلب چنین دوران حساس و دردناکی را به خود ندیده است.»

هنوز روشن نیست که چه گروه یا اشخاصی دو اسقف را ربوده‌اند. تلویزیون دولتی سوریه بلافاصله انگشت اتهام را به سمت مخالفان دولت گرفت و یک «گروه تروریستی مسلح» را عامل گروگان گیری اعلام کرده است. این گزارش تاکید کرد که دو اسقف در حومه حلب مشغول فعالیت‌های بشردوستانه بودند.

اسقف ابراهیم در مصاحبه سال گذشته خود هر دو طرف درگیری را به آزار مسیحیان متهم کرده بود. میلیشیاهای طرفدار حکومت (لباس شخصی های مسلح) که توسط نیروهای جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان هدایت و سازماندهی می شوند بارها اقدام به آتش زدن کلیساهای مسیحی در نقاط مختلف سوریه کرده اند. یک گروه طرفدار القاعده نیز که از موقعیت سوء استفاده کرده و با نفوذ در سوریه و به نام جنگ با رژیم اسد دست به کشتار مردم می زند حملاتی را به مسیحیان آن کشور سازماندهی کرده است.

مسیحیان حدود ۱۰ درصد جمعیت سوریه را تشکیل می‌دهند. از این رو دولت بشار اسد و نیروهای سپاه پاسداران جمهوری اسلامی تلاش بسیاری دارند تا آنها را از مخالفان رژیم خود دور کنند. برای نیل به این منظور مرتب حملات مشکوکی علیه مسیحیان سازماندهی می کنند و آن را با تبلیغات فراوان به مخالفان خود در ارتش آزاد سوریه نسبت می دهند. ارتش آزاد و ائتلاف ملی سوریه که بدنه اصلی مخالفان حکومت بشار اسد هستند این ادعا ها را تکذیب می کنند.

هرچند برخی مسیحیان به صورت شخصی به مخالفان پیوسته اند ولی کلیساهای مسیحی سوریه تا کنون تلاش داشته اند تا بی طرفی خود را حفظ کنند. مسیحیان سوری پیش از این درگیریها نیز با محدودیتهای بساری در سالهای اخیر از سوی حکومت اسد روبرو بوده اند. اکنون آنها می ترسند همان بلائی بر سر آنها بیاید که در درگیریهای عراق بر سر مسیحیان آن کشور آمد.


محمد سهرابی ، سعید معینی  ابراهیم طباطبایی

شکنجه سعید عابدینی در زندان و درخواست جامعه مسیحی ایران

(به نقل از محبت نیوز)




همسر این نوکیش مسیحی ایرانی – آمریکائی می گوید که او را در زندان مرتب کتک می زنند. تا جائی که او دچار خونریزی داخلی شده است. مسیحیان ایران خواستار تشکیل یک هیئت حقیقت یاب بی طرف برای بررسی این موضوع هستند.

اکنون نزدیک هفت ماه از بازداشت و زندانی کردن سعید عابدینی نوکیش مسیحی ایرانی ساکن آمریکا می گذرد. او که در دادگاه انقلاب اسلامی به 8 سال زندان به جرم تلاش برای تشکل کلیساهای خانگی متهم شده، از دادگاه تجدید نظر تهران تقاضای فرجام کرده است و منتظر صدور رای آن دادگاه می باشد.


به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان، این هفته مصاحبه ای با نغمه عابدینی همسر سعید که مقیم آمریکا می باشد در رادیو فردا منتشر شد که بسیار تکان دهنده بود. در این مصاحبه خانم عابدینی گفت:

بعد از اينکه چند پزشک تاييد و بررسی کرده بودند، قبل ازعيد آنها گفته بودند که سعيد بايد برود بيمارستان خصوصی برای درمان خونريزی داخليش. این خونریزی به خاطر ضرباتی که در زندان از طريق بازجوها و مسئولان زندان به او وارد شده بود اتفاق افتاد. پزشکان گفته بودند بايد حتما رسيدگی شود. هفته پيش شنيديم او را به بيمارستان برده اند. فکر می‌کنم بیمارستان مدرس. ولی متاسفانه رسيدگی نشد و همان روز اتفاقا به سعيد ضربات بيشتر وارد کردند. او را دوباره زدند. مخصوصا به قسمت شکم و معده و جايی که خونريزيش حتی بدتر شده و غش می‌کند و می‌افتد. حالا وضعيت پزشکی‌اش بدتر شده و بهش گفته‌اند که تا کاغذها بررسی شود و دوباره بخواهند اقدام کنند برای بيمارستان شايد تا دو ماه ديگر طول بکشد.

نغمه عابدینی گفته است که این اطلاعات را خانواده سعید که هرهفته به ملاقات او در اوین می روند برایش نقل کرده اند. او همچنین درباره سخت تر شدن شرایط برای مسیحیان ایران در سالهای اخیر به رادیو فردا گفته است:


سعيد و من در زمان ریاست جمهوری خاتمی که من ايران بودم با هم آشنا شديم و حتی ما ازدواجمان ازدواج رسمی مسيحی بود. يعنی دولت ايران آن موقع رفتارش نسبت به مسيحيت خيلی بازتر بود و من و سعيد در کليسای ساختمانی ازدواج کرديم. به شکل قانونی و با تاييد دولت. دولت زير عقد نامه رسمی ما نوشت که مسيحی هستیم. در واقع تاييد کرد که من و سعيد از اسلام برگشتيم به مسيحيت واین مسئله اوکی بود آن زمان.‌ حتی آن زمان سعيد کلیسای خانگی خود را شروع کرد و زير نظر کليسای ساختمانی. دولت جمهوری اسلامی آن زمان تاييد کرده بود که کليساهای خانگی شروع شدند و دولت در جريان بود.وقتی احمدی‌نژاد رييس جمهور شد چند ماهی نگذشت متوجه شديم که محدودیتها شروع شده است. چه در مورد مسيحيت و چه درباره مذاهب ديگر خيلی برخوردها جدی‌تر شده بود. من و سعيد آن موقع از ايران آمديم بيرون. و جديدا که باز برگشتيم، ديگر از کليساهای خانگی حرکتی نبود.


سعید عابدینی، در نامه‌ای که چند هفته پیش نوشته بود و محتوای آن در دنیای مجازی منتشر شد، اظهار کرده بود که در زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به خاطر باور دینی‌اش به او اجازه درمان نیز داده نشده است.سعید عابدینی در نامه‌ای که از زندان برای همسرش فرستاده، نوشته است که طوری در زندان کتک خورده که اجزای صورتش ورم کرده‌اند. به او می گویند به این خاطر که او یک "مسیحی نجس" است او را می زنند و اجازه درمان هم به او نمی دهند.


با توجه به ادعاهای این زن نوکیش مسیحی درباره همسر زندانیش و محتوای نامه سعید، نوکیشان مسیحی ایرانی در دو روز گذشته در شبکه های اجتماعی و اجتماعات کلیسائی خواستار تشکیل یک هیئت حقیقت یاب بی طرف برای بررسی شکنجه و آزار سعید عابدینی زندانی عقیدتی مسیحی در زندان اوین شده اند.


آنها معتقدند که بازداشت، اتهامات، دادگاه ، روند قضائی پرونده و حکم سنگینی که به این نوکیش مسیحی داده شده از ابتدا اساسا غیر قانونی بوده است. چون بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی مسیحیت یکی از ادیان رسمی کشور است.


از طرف دیگر مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر که ایران از امضا کنندگان آن بوده، تشکیل اجتماعات مذهبی و جلسات پرستشی مطابق اعتقادات دینی هرشخص برای او آزاد است و از حقوق اولیه انسانیش شمرده می شود. جمهوری اسلامی ملزم به رعایت این اصل از معاهده جهانی حقوق بشر می باشد.


محمد سهرابی ، سعید معینی  ابراهیم طباطبایی

یکشنبه

دستور اطلاعات موجب تعطیل جلسه هفتگی کلیسای مرکز شد

(به نقل از محبت نیوز)

مامور حکومت به این بهانه خواهان تعطیلی سرویس هفتگی کلیسا شده بود که آن روز مصادف با "سوگواری فاطمیه" است! مسیحیان ایران نگران فشارهای روز افزون بر کلیساهای رسمی کشور هستند و این درخواستها را بهانه جوئی می دانند.

به گزارش خبرنگاران شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل از منابع مسیحی پایتخت، روز یک شنبه این هفته ( 26 فروردین برابر 14 آپریل 2013) جلسه سرویس هفتگی کلیسای جماعت ربانی مرکز به خاطر دستور تلفنی نیروهای امنیتی تشکیل نشد و درهای کلیسا بسته ماند.

این منابع به خبرنگار اف سی ان گفتند: چند روز قبل از یکشنبه یکی از ماموران شناخته شده رابط اطلاعات سپاه و ارشاد اسلامی به نگهبانی کلیسا زنگ زد و این دستور را ابلاغ نمود. او به این بهانه خواهان تعطیلی سرویس هفتگی کلیسا شده بود که آن روز مصادف با "سوگواری فاطمیه" است!

فاطمیه رسم جدید مراجع مغبون قم

توضیح اینکه "فاطمه" دختر محمد پیامبر اسلام است. روایتهای متعددی درباره نحوه مرگ او در بین مسلمانان وجود دارد. در حالی که بیشتر مسلمانان اعتقاد دارند او به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، برخی مسلمانان به ویژه شیعیان معتقدند که او در اثر ضربات مشکوکی که عوامل "عمر" خلیفه دوم مسلمانان بر او وارد آورده کشته شده است.

در هر صورت این فقط یک روایت است که حتی بین علمای شیعه نیز بر سر آن توافقی قطعی وجود ندارد. هرچند برگزاری مراسم فاطمیه حدود صد سال است که به ابتکار پادشاهان قاجار در ایران وجود دارد، اما سوگواری فاطمیه به دلایل سیاسی در ۱۳ سال اخیر با تحولات مهمی مواجه شد. چند مرجع تقلید شیعه ساکن قم که اکنون متوجه شده اند تا چه حد حکومت جمهوری اسلام باعث بی اعتبار شدن شعائر دینی خود آنها در بین مردم می باشد، به فکر افتاده اند که با عمده کردن فاطمیه بدلی برای عاشورا ایجاد نمایند. عاشورا و محرمی که حالا دیگر کاملا توسط حکومت و مداحان و آخوندهای کارمند حکومت مصادره و ابتکار عملش از دست آنها خارج شده است.

اوج فعالیت مراجع تقلید سالخورده قم برای این منظور نتیجه اش آن شد که در تابستان 1378 دولت محمد خاتمی لایحه "تعطیل رسمی فاطمیه" را به مجلس اسلامی برد و تصویب آن را گرفت. به این ترتیب از آن پس این روز تعطیل رسمی اعلام شد.

فشار بر کلیسا ی عیسی مسیح به هر بهانه


منابع مسیحی اضافه می کنند: البته کاملا واضح و روشن است که عنوان کردن این دلایل برای تعطیل کردن جلسه پرستشی یک کلیسا بهانه ای بیش نیست. برای قرنها مسیحیان ایران در کلیساهای رسمی خود با احترام کامل به عقاید مذهبی مردم دیگر و پیروان دین اسلام و به ویژه شعائر دینی مذهب تشیع، به عبادت و پرستش خدای یگانه پرداخته اند و هرگز مشکلی پیش نیامده است.

آنها این سوال را مطرح می کنند که حالا چطور شده که ناگهان دستگاه امنیتی وابسته به بیت رهبری یعنی سازمان اطلاعات سپاه و ارشاد اسلامی دولت مسئله دار احمدی نژاد یک باره به این فکر افتاده اند که باز بودن کلیساهای رسمی و شناخته شده در تهران و چند شهر دیگر مغایر عزاداری برای دختر پیامبر اسلام است؟

رهبران مسیحی معتقدند: شکی نیست که ماجرا ادامه همان فشارهای گذشته بر کلیساهای رسمی و ساختمانی است که در دو سال گذشته از سوی حکومت مورد شدیدترین بدرفتاری و کنترلها قرار گرفتند.


از دی ماه سال 1390 با هجوم و تعطیلی کلیسای جماعت ربانی اهواز هجوم رسمی حکومت و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی وابسته به آن علیه کلیساهای رسمی و ساختمانی کشور آغاز شد و تا کنون نیز ادامه دارد. تعطیلی دائم کلیسای جماعت ربانی جنت آباد در تهران، تعطیلی موقت کلیسای انجیلی عمانوئیل تهران و جلوگیری از ورود مجدد کشیش و مشایخ فعال آن به کلیسا، پس از بازگشائی، گذاشتن ماموران ثابت در کلیساهای حوزه اسقفی اصفهان و شیراز برای کنترل ورود و خروج اعضا و بازدید کنندگان به جلسات و بالاخره اجبار برای ارائه کارت ملی و ثبت مشخصات ایمانداران حاضر در جلسات کلیسائی، نشانه های آشکاری از این فشارهای روز افزون هستند.


دستور تعطیلی کلاسهای آموزشی مخصوص نو ایمانان و کتابفروشی انجیل و کتب مسیحی فارسی زبان در کلیسای جماعت ربانی مرکز، بستن جلسات هفتگی در روز تعطیل جمعه و انتقال آن به روز کاری یک شنبه و احضار و اخطارهای مکرر و پی در پی رهبران و خادمان آن کلیسا، نشانه های روشنی برای این است که عزمی جدی از سوی حکومت برای در دست گرفتن سکان کنترل کلیسای جماعت ربانی و یا تعطیل آن وجود دارد.


بسیاری از رهبران مسیحیان ایران اکنون به ادامه این وضع به شدت انتقاد دارند. آنها نگران هستند که تعطیلی جلسات رسمی عبادت خداوند در کلیساهای رسمی و دارای مجوز به بهانه های مختلف نشانه ای از عزم جدی تر حکومت اسلامی برای محدود کردن هرچه بیشتر کلیساهای مسیحی و درنهایت بستن در آنها برای همیشه باشد. پروژه ای که محمود احمدی نژاد رئیس دولت 8 سال قبل در آغاز دوره زمامداریش وعده آن را داد.


احمدی نژادی که حالا پس از هشت سال خود حکومتی ها می گویند فاسد است و همکارانش را منحرف می خوانند.

محمد سهرابی ، سعید معینی  ابراهیم طباطبایی

حذف برنامه ریزی شده رهبران کلیساهای ایران توسط سپاه

(به نقل از محبت نیوز)


واضح است که ماموران اطلاعات ازاین فشارها برای خانه نشین کردن کشیشان و ایمانداران درکلیساهای رسمی و عمده شهرهای اصلی و بزرگ ایران یعنی تهران، اصفهان، شیراز و اهواز و غیره به طور مرتب استفاده می کنند.

ماه دسامبر و سال میلادی تمام شد و سال نو آغازگشت. ایام کریسمس و سال نو مسیحی را گذراندیم. در چند سال گذشته فرا رسیدن این ایام برای مسیحیان ایرانی مصادف با افزایش فشارهای حکومت بر آنها بود. امسال نیز جامعه مسیحی ایران آماده شروع دوباره چنین برخوردهائی به انتظار نشست. بنابر این وقتی در آخرین روزهای دسامبر خبر حمله به یک جمع کریسمسی در تهران و بازداشت کشیش "ورویر آوانسیان" منتشر شد کسی متعجب نشد. به ویژه در یک سال گذشته که حکومت اسلامی تلاش فراوانی برای به تعطیل کشاندن کلیساهای مسیحی ثبت شده ایران و به انزوا کشاندن رهبران آنها انجام داده است.

در یک دهه گذشته که کلیساهای خانگی در ایران شروع به رشد و تکثیر خودجوش نمودند، همواره حکومت جمهوری اسلامی با سیاست دستگیری ایمانداران و فعالان کلیساهای خانگی تلاش کرده تا به خیال خود آنها را محدود نماید. ماموران امنیتی نظام در سالهای اولیه تلاش می کردند تا سر و صدای قضیه در نیاید تا به خیال خودشان باعث همه گیر شدن این پدیده نشوند. فشار بر کلیساهای رسمی و ثبت شده کشور هم همچنان سه دهه گذشته به بهانه حفظ شئونات اسلامی در ایام جشنهای کریسمس و سال نو میلادی با شدت ادامه داشت.

اما از دو سال پیش سرویسهای امنیتی و نظامی ایران که می دیدند همه تمهیدات و تدابیرشان برای ریشه کن کردن مسیحیت از کشور و یا حداقل محدود نگه داشتن آن به اقوام ارمنی و آشوری با شکست روبرو شده، تصمیم گرفتند شمشیر را از رو ببندند و به مقابله علنی با پیروان عیسی مسیح در ایران آنها را وادار به دست برداشتن از ایمان دینیشان یا ترک کشور بنمایند.

حمله علنی


به دنبال تبلیغات بسیار زیاد نیروهای نظامی امنیتی در طی سال 1389 علیه فعالیت مسیحیان بشارتی و کلیساهای خانگی، عاقبت علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در همان سال کلیساهای خانگی و رشد ایمان مسیحی را از بزرگترین خطرهای تهدید کننده نظام اسلامی تحت فرمان خود خواند. این بیانات او مجوز حمله علنی به کلیساهای خانگی شد و در دی ماه آن سال در ایام کریسمس چند صد نفر از نوکیشان مسیحی در شهرهای ایران و بویژه پایتخت یعنی تهران و توابع آن بازداشت شدند. مرتضی تمدن استاندار تهران در پی این بازداشتها در رسانه های رسمی ایران اظهار داشت که از این پس دستگیری و سخت گیریهای بیشتر علیه مسیحیان ایران توسط حکومت اجرا خواهد شد.

در تمام طول سال 1390 این وعده مسئولان نظام برای فشار بیشتر بر مسیحیان ایران با قدرت تمام از سوی نیروهای امنیتی و دستگاههای قضائی اسلامی به شدت پی گیری شد. فشار بر بازداشت شدگان و خانواده ها و دوستان آنها در طول مدت بازداشت و پس از آن ، همچنین ایجاد فضای امنیتی و پلیسی از طریق احضارهای مکرر به مراکز بازجوئی و بازداشت مجدد برخی از فعالان مسیحی در شبکه های اجتماعی اینترنتی و یا کسانی که در توزیع کتب مقدس مسیحی مسیحی دست داشتند، از جمله این موارد بود.

از یک سال قبل با نزدیک شدن به ایام کریسمس این فشارها بازهم تشدید شد. اما این بار فقط کلیساهای خانگی و مسیحیان فعال در آنها نبودند که هدف حملات حکومت اسلامی قرار گرفتند. کلیساهای رسمی و دارای مجوز کشور که سابقه تاسیس آنها به سالهای پیش از انقلاب اسلامی 1357 برمی گردند و برخی با قدمت بیش از نیم قرن هستند، هدفهای جدید رژیم بودند.

هجوم در اهواز

این سری حملات جدید با هجوم مردان نقاب پوش به سرویس کریسمس کلیسای جماعت ربانی اهواز در جمعه دوم دی ماه 1390 علنی شد. ماموران امنیتی که روی خود را با نقابهای سیاه پوشانده بودند همه حاضران در محل کلیسا حتی کودکان حاضر در مراسم ویژه کودکان را با خود به مراکز امنیتی منتقل کردند. هر چند بیشتر حاضران در آن کلیسا بعد از بازجوئی و ثبت مشخصات آزاد شدند ولی کشیش کلیسا و همسرش به همراه دوتن از خادمان تا مدتها در بازداشت ماندند و عاقبت با وثیقه های سنگین مالی به طور موقت تا زمان رسیدگی به اتهاماتشان آزاد شدند. این کلیسا پس از آن دیگر اجازه فعالیت نیافت و در آن بسته شد و اکنون در اشغال دادگاه انقلاب اهواز می باشد.

البته این اولین مورد حذف و تعقیب یک رهبر کلیسای رسمی در کشور نبود. پیش از آن در سال 1388 کلیسای شهرآرای تهران و در اوایل سال 1389 کلیسای پنطیکاستی کرمانشاه که هردو کلیساهای آشوری بودند به جرم غسل تعمید دادن مسلمانان مسیحی شده تعطیل گردیدند و رهبران آنها مورد تعقیب قضائی قرار گرفتند.

قبل از آن نیز کلیساهای جماعت ربانی ارومیه و شاهین شهر با اتهامات مشابه و بهانه های واهی روبرو شدند. آن دو کلیسا نیز از سوی حکومت تعطیل شدند و ایمانداران مسیحی از ورود به آنها منع گردیدند.

از چهار کلیسائی که تا پیش از کلیسای جماعت ربانی اهواز توسط حکومت اسلامی به تعطیلی کشانده شد فقط دو کلیسای جماعت ربانی ارومیه و آشوری شهرآرا با تغییر مدیریت و تحت نظارت کامل دولتی مجوز اداره کار گرفتند به شرط آنکه از پذیرش مسلمان زاده ها و نوکیشان مسیحی به کلیساهای خود جلوگیری کنند. اما رهبران این چهار کلیسا یعنی کشیش رهبر کلیسای جماعت ربانی ارومیه، کشیش ادیسون غریبیان رهبر کلیسای جماعت ربانی شاهین شهر، کشیش ویلسون عیسوی رهبر کلیسای پنطیکاستی کرمانشاه و پدر ویکتور رهبر کلیسای شهر آرای اصفهان هرگز نتوانستند دوباره به کار خود ادامه دهند و مورد تعقیب قضائی قرار گرفتند.

بعد از هجوم به کلیسای جماعت ربانی اهواز فشار علنی برای در انزوا قراردادن رهبران کلیساهای ثبت شده ایران و اجبار آنها به ترک کار و رفتن از ایران به طور بی سابقه ای با استفاده از روشهای مختلف شدت گرفت.

فشار به اصفهان

این فشارها بر کشیش "لئونارد کشیشیان" رهبر کلیسای جماعت ربانی اصفهان به وسیله کنترل شدید و احضارهای مکرر به نهادهای امنیتی و بازجوئی های پی درپی به مدت دو سال باعث شد عاقبت او در سال 1391 مجبور به مهاجرت اجباری از کشوربشود. نامبرده در شب سال نو میلادی 2010 (جمعه 10 دی ماه 1389) به اداره اطلاعات احضار شده بود و حدود یک ماه در بازداشت ماند. بعد از مهاجرت او گروه امنیتی جدیدی که نظارت بر کلیساهای اصفهان دومین شهر بزرگ ایران را بر عهده گرفتند با گماردن ماموران ثابت ضمن کنترل ورود و خروج ایمانداران مسیحی از اجرای مراسم مذهبی و موعظه توسط سرپرست جدید معرفی شده کلیسا به بهانه های واهی جلوگیری می کنند و با روش تهدید تلاش می کنند اعضای کلیسا را وادار کنند که داوطلبانه از آمدن به کلیسا خودداری کنند.

همین وضعیت در کلیساهای حوزه اسقفی اصفهان نیز مشاهده می شود. در این شهر اکنون ماموران اداره ارشاد اسلامی و عوامل سرویسهای امنیتی به جای کشیشها کلیساها را اداره می کنند. این افراد در همه امور کلیسا دخالت می کنند و مرتب با تذکرهای خود به افرادی که در کلیسا حاضر می شوند، تلاش می کنند به هرترتیب از تعداد شرکت کنندگان در جلسات بکاهند. آنها رهبران کلیساها را تهدید می کنند که حتی یک کلمه با غیر مسیحیان حرف نزنند و به زبان ساده تر مسلمان زاده ها را اصلا تحویل نگیرند.از طرف دیگر به شدت مراقبت می کنند که شخص جدیدی به کلیسا نیاید.

آنها مدتی پیش از کشیش "شریفیان" رهبر کلیسای "حضرت لوقا" خواستند که کپی کارت ملی ، برگ تعمید و آدرس و شماره تلفن تمام ایماندارانی که به آن کلیسا رفت و آمد می کنند در اختیارشان بگذارد. ماموران تاکید کردند که اگر کسی این مدارک را تحویل ندهد حق شرکت در جلسات کلیسا را ندارد. بعد از درخواست کشیش کلیسا برای ارائه این مدارک از سوی حاضران در جلسات کلیسا، عده ای از دردسرهای بعدی ترسیدند و تصمیم گرفتند دیگر به کلیسا نروند.

در 3 اسفند 1390 ماموران امنیتی کشیش "حکمت سلیمی" رهبر کلیسای "پطرس مقدس" اصفهان را بازداشت کردند. بعد مشخص شد که همزمان با او تعداد دیگری از مسیحیان فعال در کلیساهای حوزه اسقفی اصفهان ( کلیسای حضرت لوقا و کلیسای پطرس مقدس) نیز بازداشت شده اند که فقط اسامی و مشخصات 9 نفر از آنها در رسانه ها درج شد. به کشیش حکمت سلیمی اتهام تبشیر مسیحیت، نشر بدون مجوز کتاب و دادن تعمید تفهیم شد. بقیه بازداشت شدگان نیز برای بشارت مسیحی ، شرکت در کنفرانسهای مسیحی، توزیع انجیل و تشکیل کلیساهای خانگی تحت پی گرد قرار گرفتند. کشیش سلیمی و بقیه این افراد پس از گذشت هفتاد روز به تدریج به طور موقت با سپردن وثیقه مالی تا زمان رسیدگی به اتهاماتشان در دادگاه انقلاب اسلامی اصفهان آزاد شدند.

محدودیتها در تهران


در تهران از روز 5 اسفند 1390 برگزاری هرنوع مراسم مذهبی و برنامه پرستشی مسیحی به زبان فارسی در کلیسای انجیلی ارامنه تهران ، روزهای جمعه ممنوع شد. ماموران ابلاغ کننده این حکم که از سوی مراجع حکومتی صادر شده است به رهبران کلیسا اعلام کرده اند که دیگر حق برگزاری جلسات مذهبی مسیحی به زبان فارسی در روزهای جمعه را ندارند.آنها مسئولین کلیسا را تهدید کرده اند که اگر باردیگر بخواهند برنامه های مسیحی خود را در روز جمعه که روز مقدسی برای مسلمانان محسوب می شود ادامه دهند با بمب گذاری در کلیسا روبرو خواهند شد!


همزمان برگزاری جلسات آموزشی برای نوایمانان مسیحی در کلیسای جماعت ربانی مرکز نیز از به کلی ممنوع اعلام شد و این کلاسها دیگر برگزار نگردید.این جلسات که روزهای شنبه در کلیسای مرکز برگزار می شد بخشی از برنامه عادی این کلیسا محسوب می گردد که برای سالیان متمادی در حال اجرا بود.البته ممنوعیت جلسات روز جمعه از دو سال قبل برای کلیسای مرکزی جماعت ربانی نیز اعمال شده بود و این کلیسا از روی اجبار تمام سرویسهای مذهبی خود را در روزهای یکشنبه اجرا می کند که در ایران روز تعطیل نیست.

در کلیسای جماعت ربانی مرکز به شدت از طرف ماموران حکومت به خادمان کلیسا برای ندادن بشارت به غیر مسیحیان تذکرات سفت و سخت داده میشود. از آنها می خواهند که از پذیرش تازه واردان خودداری کنند. ماموران حکومت به صورت فزاینده ای مسئولان کلیسا را مورد تهدید قرار می دهند. بطور مثال یکی از این ماموران رابط حکومت در نشستی با رهبران و خادمان کلیسا به آنها گفته بود: "اگر با ما همکاری نکنید و دستورات ابلاغ شده توسط ما را مو به مو انجام ندهید آنوقت ممکن است عده ای جمع شوند و به کلیسا حمله کنند و همه چیز را اینجا از بین ببرند.در چنین وضعی نیروهای امنیتی حکومت از شما در برابر آنان هیچ حمایتی نخواهند کرد." منظور این مامور تهدید کلیسا به حمله لباس شخصیهای شناخته شده مزدور حکومت اسلامی در صورت نادیده گرفتن دستورات محدود کننده بوده است. همه این تهدیدات وقتی انجام می گرفت که رهبران کلیسای مرکز برای اعلام اسامی ایمانداران حاضر در جلسات خود و تحویل کپی کارت شناسائی ملی آنها،از سوی مقامات امنیتی تحت فشار بودند.


در19 خرداد1390 کمپین بین المللی برای حقوق بشر در ایران گزارش تعطیلی کلیسای جنت آباد تهران را منتشر نمود. بنا به اطلاعیه کمپین، این کلیسا به دستور عوامل سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مجبور به تعطیل دائم همه فعالیتهای خود از تاریخ 6 خرداد 1391شد. کلیسای جنت آباد از کلیساهای زیر مجموعه کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران و دارای سرویسهای مذهبی به زبان فارسی بود.


کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران ضمن اعلام این خبر، آن را یک توطئه برنامه ریزی شده برای تعطیل تمام کلیساهای پروتستان خواند واعلام کرد که پرونده کلیساهای جماعت ربانی در تهران به "اطلاعات سپاه" داده شده است. مطابق اطلاعیه کمپین از حدود یک ماه قبل از آن تمام مسئولان سابقی که از سوی حکومت با کلیساهای تهران در ارتباط بوده اند عوض شده اند. ماموران جدید خود را کارکنان "سازمان اطلاعات سپاه پاسداران" معرفی کرده، گفته اند از سوی مقامامات بالا پرونده کلیساهای جماعت ربانی از دست وزارتخانه های اطلاعات و ارشاد اسلامی خارج شده است و از این پس اطلاعات سپاه مسئول رسیدگی به امور مربوط به کلیساهای جماعت ربانی در ایران می باشند. اطلاعات سپاه از سازمانهای موازی اطلاعاتی در ایران می باشد که مستقیم زیر نظر دفتر رهبر جمهوری اسلامی کار می کند و عوامل آن به سختگیری بیش از حد به مخالفان شهرت دارند.


مدیر ارشد کمپین حقوق بشر برای ایران در پایان اطلاعیه اضافه کرده بود: ترس فعالان حقوق بشر این است که عدم واکنش جهانی نسبت به تعطیلی این کلیسا علنی و رسمی در ایران باعث تشویق حکومت جمهوری اسلامی به بستن کلیه کلیساهای رسمی در ایران بشود. چنین امری در صورت تحقق می تواند ضربات زیادی به مسئله آزادی همه مذاهب در ایران بزند.


پیش بینی کمپین حقوق بشر برای ایران درست از آب در آمد. در 5 مرداد 1391ماموران اطلاعات سپاه پاسداران به کلیسای "عمانوئیل" تهران هجوم بردند و از کشیش "سرگی شاوردیان" رهبر این کلیسا و سایر حاضران در محل خواستند فوری آنجا را ترک نمایند. آنها به رهبران کلیسا گفتند که مجوز فعالیت این کلیسا لغو شده است و از این پس اجازه برگزاری مراسم پرستشی و نیایشی یا هرگونه فعالیت مسیحی در آن مکان را ندارند. دو ماه قبل از آن مهندس مهرداد سجادی 35ساله به همراه همسرش خانم "فروغ دشتیان پور" از اعضای فعال و مشایخ کلیسای عمانوئیل تهران در روز 4 خرداد 1391 توسط ماموران لباس شخصی وزارت اطلاعات ایران بازداشت شده بودند. خانم دشتیان پور بعد از چند هفته آزاد شد . ولی همسرش همچنان در بازداشت به سر می برد و از وضعیت حقوقی نامشخصی برخوردار است. بعد از اخراج اجباری رهبر کلیسا و بسته شدن دفتر آن ، اعضای فعال کلیسا نیز در جریان قرار گرفتند و از آنها خواسته شد دیگر در روزهای یک شنبه به محل کلیسا مراجعه نکنند. ایمانداران مسیحی دیگر کلیسا که از ماجرا خبر نداشتند وقتی روز یک شنبه 8 خرداد 1391به محل کلیسا مراجعه کردند با درهای بسته آن مواجه شدند.


کشیش و رهبر کلیسای عمانوئل تهران سرگی شاوردیان در چندین نوبت به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی تهران بزرگ احضار شد و برای جلوگیری از فعالیتهای تبلیغی ایمانداران کلیسای خود به خصوص پایان دادن به موعظه های مهرداد سجادی تحت فشار قرار گرفت. ایشان حتی در یک مورد به مدت 2 شب نیز تحت بازداشت موقت بود.


کشیش شاوردیان که همواره تلاش فراوانی برای اجرای کامل همه مقررات و محدودیتهای وضع شده از سوی حکومت در مورد کلیساها می کرد، ضمن قبول همه دستورات ابلاغ شده توسط نهادهای امنیتی و نظارتی دولت، هرگز حاضر به پذیرش دخالتهای مستقیم افراد غیر مسئول در امور رهبری روحانی کلیسا نبود. از این رو به شدت مورد خشم ماموران امنیتی قرار گرفت. این بود که عوامل امنیتی حکومت تلاش مجدانه ای را برای تغییر کشیش سرگی از طریق شورای اجرائی کلیساهای انجیلی تهران آغاز کردند.


عوامل امنیتی بعد از مدت کوتاهی به شرط عدم حضور کشیش شاوردیان در کلیسا با باز شدن ظاهری درهای کلیسا تحت نظارت مستقیم و مدیریت پشت پرده ماموران اطلاعات سپاه موافقت کردند. آنها خواستار آن شدند که ایشان نه تنها به عنوان کشیش و رهبر بلکه به عنوان یک ایماندار ساده نیز حق ورود به کلیسای عمانوئیل را نداشته باشد. آنهاهمچنین اسم چند ایماندار قدیمی و فعال کلیسا را نیز اعلام کرده و ورود آنها را به کلیسا ممنوع نمودند.


قبلا در ماه ژانویه همان سال خبرگزاری مسیحی "کمپس دایرکت نیوز" خبر داده بود که این کلیسای مسیحی تهران؛کلیسای عمانوئیل و "کلیسای پطرس مقدس" که دارای جلسات پرستشی و موعظه مسیحی به زبان فارسی بودند مجبور شدند جلسات خود به زبان فارسی را در روزهای جمعه تعطیل کنند.


بازداشتها در شیراز

در 19 بهمن ماه 1390 ماموران امنیتی و نظامی به یک کلیسای خانگی در شیراز هجوم بردند و عده ای را بازداشت کردند. سه نفر آنها به فاصله کوتاهی و یک نفر بعد از هشت ماه به طور موقت آزاد شدند ولی 4 نفر آنها از جمله صاحب خانه ای که کلیسا در آن تشکیل شده بود همچنان در بازداشت هستند و بلا تکلیف بین زندان و دادگاه انقلاب اسلامی شیراز در رفت و آمد می باشند. پس از این بازداشت کلیساهای اسقفی شیراز نیز به بهانه های واهی مورد نظارت شدید و آزار و اذیت کشیشان و رهبرانشان قرار گرفتند.

در کلیسای "شمعون غیور" آن شهر این ماموران بر همه چیز حتی سرودهای پرستشی کلیسا نظارت می کنند. یک مامور اطلاعات و امنیت تمام اختیارات کشیش کلیسا را در دست گرفته است و در عمل "کشیش اشرفی" رهبر کلیسا را از اداره امور کلیسا کنار گذاشته. مامور مذکور رهبران کلیسا را دائم تهدید می کند که در صورت عدم اجرای دستورات او کلیسایشان توسط مقامات قضائی برای همیشه تعطیل خواهد شد. این مامور امنیتی برخوردهای شخصی بدی با ایمانداران قدیمی کلیسا دارد و با آنها طوری رفتار می کند که به قول خودش پایشان از کلیسا قطع شود. در موارد بسیاری ایمانداران کلیسای شمعون غیور به خاطر این فشارها از رفتن به کلیسا صرف نظر کرده اند چون از درگیر شدن با ماموران اداره اطلاعات می ترسند.

دست آخر اینکه در اوایل مهرماه 1391 خبر دستگیری 30 نفر از نوکیشان مسیحی شیراز منتشر شد. در بین آنها که به دلایل امنیتی اسامی آنها هنوز رسما اعلام نشده است چند تن از اعضای کلیساهای اسقفی شیراز نیز وجود داشتند. خبرگزاریهای وابسته به حکومت جمهوری اسلامی این دستگیریها را تائید کردند و تعداد بازداشت شدگان را در شهرهای استان فارس 40 نفر اعلام کردند. گزارشات رسیده نشان می دهد که خانواده های دستگیر شدگان و آن عده که تا کنون آزاد شده اند به شدت تحت مراقبت و کنترل دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی هستند. گفته می شود ماموران آنها را حتی در صورت داشتن یک تماس مشکوک دوباره احضار و بازداشت می کنند. ایمانداران کلیساها نیز از ترس بازداشت و پی گیری جرات رفتن به کلیسای خود را که سالها در آن به عبادت خدا می پرداختند ندارند.

مقصود نهائی

اکنون واضح است که ماموران اطلاعات از این فشارها ی سیستماتیک و برنامه ریزی شده برای خانه نشین کردن کشیشان و ایمانداران در کلیساهای رسمی و عمده شهرهای اصلی و بزرگ ایران یعنی تهران، اصفهان، شیراز و اهواز و ... به طور مرتب استفاده می کنند.


هدف آنها که چندان هم تلاش برای پنهان کردن آن ندارند این است که با خالی کردن محتوای کلیساها و فشار روز افزون بر رهبران و ایمانداران، کلیساهای قدیمی به تدریج خودشان از درون بپاشند و تعطیل شوند. آنها گمان می کنند که اینگونه جامعه جهانی متوجه ضدیت آنها با آزادی مذهبی و حقوق اقلیتها نخواهد شد و یا نمی تواند بر آنها در مجامع بین المللی ایرادی بگیرد.


حکومت جمهوری اسلامی با گماردن ماموران امنیتی خشن و نیروهای زبده اطلاعاتی برای مقابله با گسترش مسیحیت در ایران، تلاش سازمان یافته و طراحی شده ای برای منزوی کردن رهبران مسیحی و خارج کردن اداره کلیساها از دست آنها با روشهای جاسوسی و تفرقه افکنانه دارد. آنها می خواهند در نهایت این رهبران را با افزودن فشارها مجبور به مهاجرت از ایران بکنند و بعد آنها را عوامل تحریک شده دشمنان جمهوری اسلامی معرفی کنند.


مقصود نهائی رهبران جمهوری اسلامی و روحانیون تندرو شیعه از این اعمال تعطیلی کامل همه کلیساها در ایران و توقف هرگونه مراسم نیایش و پرستش مسیحی در این کشور می باشد. رفتار آنها با کلیساها و رهبران مسیحی باعث ایجاد یک نگرانی بزرگ در جامعه مسیحیان ایران برای از دست دادن همین حداقل امکانات موجود برای پرستش خداوند در کشورشان می باشد.


رفتارهای حکومت ایران در مورد مسیحیان به طور کامل مغایر با اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر و قوانین بین المللی درباره آزادی مذهبی است که جمهوری اسلامی متعهد یه رعایت آن میباشد.


محمد سهرابی ، سعید معینی  ابراهیم طباطبایی

چهارشنبه

بازگشت مریم و مرضیه به دنیای خبر با انتشار کتاب اسارت در ایران

(به نقل از محبت نیوز)

این دو دختر نوکیش مسیحی در سال هشتاد و هشت شمسی حدود نه ماه را در زندان اوین به اتهام ارتداد سپری کردند. عاقبت با فشار جامعه جهانی آزاد شدند و پس از آن مجبور به ترک ایران گردیدند.


به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل از صدای آمریکا، روز سیزدهم فروردین ماه ( 2 آپریل 2013)، دو دختر نوکیش مسیحی ایرانی مریم رستم پور و مرضیه امیری زاده از کتاب خود به نام "اسیر در ایران" با عنوان انگلیسی Captive in Iran در یک کلیسا در ایالات متحده پرده برداری کردند.

این دو دختر نوکیش مسیحی در سال 1388 شمسی (2009 میلادی) حدود 9 ماه (259 روز) را در زندان اوین به اتهام ارتداد در شرایط سختی سپری کردند. آنها عاقبت با فشار جامعه جهانی آزاد شدند و مدت کوتاهی پس از آن مجبور به ترک ایران گردیدند.

اکنون با گذشت نزدیک چهار سال از آزادی شیرین آنها، این دو نفر کتابی را منتشر کرده اند که می گویند حاصل تجربه شگفتشان در طول چهارده سال ایمان مسیحی و به ویژه دوره 9 ماهه بازداشت و زندانی بودن در زندان مشهور اوین می باشد.

این کتاب توسط انتشارات مسیحی "تیندال مومنتوم" به زبان انگلیسی منتشر شده است. مریم در مصاحبه اخیر خود با بخش فارسی صدای آمریکا درباره نام کتاب گفت: ما تصمیم داشتیم که اسم کتابمان را "اوین کلیسای من" بگذاریم، چون حقیقتا با اراده خداوند زندان اوین در طول مدت بازداشت برای ما تبدیل به یک کلیسا شد. با اینکه رژیم ما را به زندان فرستاد تا ایمان خود را انکار کنیم و صدایمان بریده شود ولی ما توانستیم از آن شرایطاستفاده کنیم و واقعا اوین تبدیل به یک کلیسا شد. انتشاراتی کتاب به ماقول داده است که در آینده نزدیک نسخه فارسی کتاب را با نام اوین کلیسای من منتشر کند.

مرضیه نیز در مورد کتابشان به بخش فارسی صدای آمریکا گفت: شرایط در زندان حقیقتا سخت بود. ولی تجربه بزرگی به همراه داشت. این کتاب فقط داستان ما نیست. ما به خودمان و هم بندی هایمان قول داده بودیم که اگر آزاد شدیم و فرصتی پیش آمد، تبدیل به صدای آن کسانی شویم که صدایشان به گوش کسی نمی رسد. ما صدها زن را در اوین دیدیم که گمنام بودند و هرکدام به نوعی در اسارت نظام جمهوری اسلامی و حکومت بودند. در واقع یکی از اهداف اصلی ما از انتشار این کتاب بیان مشکلات کلی زنان در جامعه امروز ایران و زندانهایش می باشد.

از خاطرات جالب مریم در زندان ملاقات "جعفری دولت آبادی" از مقامات قوه قضائیه آن روز و دادستان امروز تهران با آنها بود. او به آنها گفته بود که پاپ بندیکت شانزدهم با ارسال نامه ای به دولت ایران خواستار توضیح درباره وضعیت آنها شده است.

مرضیه نیز در همان مصاحبه گفت که امروز بعد از گذشت نزدیک چهار سال وضعیت مسیحیان در ایران بدتر هم شده است. او گفت که به زودی با نمایندگان کنگره آمریکا ملاقاتی داریم و در آن ملاقات تلاش خواهیم کرد تا در مورد نقض حقوق بشر و نبود آزادی مذهبی در ایران مطالبمان را به گوش نمایندگان مردم آمریکا برسانیم.

(ویدیوی مصاحبه مریم و مرضیه از دقیقه 0:50 تا 13:30 ببینید)

یاد آوری می شود مریم رستم پور که در زمان بازداشت 27 ساله بود و مرضیه امیری زاده که آن موقع 30 سال سن داشت در 15 اسفند سال 1387 ( 5 مارچ 2009) در تهران بازداشت شدند. به آنها اتهام ارتداد از اسلام تفهیم شد و قاضی پرونده به دفعات از آنها خواست تا از ایمان مسیحیشان دست بردارند. درخواستی که هرگز از سوی آنها مورد قبول قرار نگرفت. آنها برای اولین بار در 18 مرداد 1388(9 آگست2009) به دادگاه رفتند و عاقبت در روز چهارشنبه 27 آبان ماه 1388 در پی فشار افکار عمومی جهان و سازمانهای مدافع حقوق مسیحیان، از آنها رفع اتهام و آزاد شدند.


محمد سهرابی ، سعید معینی  ابراهیم طباطبایی

آثار شکنجه بر روی بدن کشیش سعید عابدینی در زندان اوین

(به نقل از محبت نیوز)


نوکیش مسیحی "سعید عابدینی"، که در زندان اوین دوران محکومیت هشت ساله خود را به خاطر اعتقاد و ایمان مسیحی اش طی می‌کند، از جراحات شدید ناشی از ضرب و شتم از جمله خونریزی داخلی رنج می‌برد.

به گفته خانواده سعید عابدینی کشیش ایرانی مقیم آمریکا که بخاطر عقاید و باورهای ایمانی خود در ایران زندانی شده، روی بدن او نشانه‌های شکنجه دیده می‌شود.

« محبت نیوز» - روز در مطلبی به نقل از خبرگزاری فاکس نیوز خبر داد، نوکیش مسیحی "سعید عابدینی"، 32 ساله، مقیم آمریکا که در ایران دوران محکومیت هشت ساله خود را به خاطر اعتقادش به مسیحیت طی می‌کند، از جراحات شدید ناشی از ضرب و شتم از جمله خونریزی داخلی رنج می‌برد.

نغمه، همسر عابدینی می‌گوید: "نمی‌توانم بگویم چقدر نگران وضعیت فیزیکی و سلامت روحی سعید هستم."

نغمه به همراه دو فرزندشان در آیداهو زندگی می‌کند و اخبار را تنها از طریق خانواده‌اش در ایران دریافت می‌کند.

او می‌گوید: "او مدام مورد حمله قرار می‌گیرد و تهدید می‌شود. دولت ایران باید بداند ما می‌دانیم آنها با سعید در زندان اوین چکار می‌کنند. ما باید صدایمان را بلندتر کنیم تا سعید به سلامت به خانه در آمریکا بازگردد."

هفته گذشته فاکس نیوز گزارش داد که مقامات ایرانی به عابدینی قول مراقبت پزشکی داده بودند و او را به بیمارستان بردند اما بدون درمان پزشکی او را دوباره بازگرداندند. به گفته وکیل او، مقامات ایرانی به او گفته‌اند ممکن است دو ماه دیگر طول بکشد تا درمان پزشکی دریافت بکند.

جوردن سکولو، مدیر مرکز قانون و عدالت آمریکا گفت: "چنین تاخیری غیرانسانی و نقض آشکار تعهدات بین‌المللی ایران است. علاوه بر اینکه به سعید مراقبت پزشکی مورد نیاز او را نمی‌دهند، حالا به نظر می‌رسد که مقامات آزار و اذیت جسمی او را نیز بیشتر کرده‌اند. تهدید مداوم در این مورد که او ممکن است به خاطر جراحات داخلی یا توسط هم‌بندهای خود کشته شود فشار زیادی به او می‌آورد."

کشیش زندانی سعید عابدینی همچنین به خانواده‌اش گفته، هم‌بندهایش که به نظر می‌رسد با پلیس اطلاعات ایران ارتباط دارند او را تهدید کرده‌اند که شبانه خفه‌اش می‌کنند و مرگش را تصادفی جلوه می‌دهند. عابدینی در نامه اخیر خود از زندان نوشته که نمی‌تواند خود را پس از تمام شکنجه‌ها بشناسد: "موهایم تراشیده شده، زیر چشمهایم سه برابر باد کرده، صورتم هم باد کرده، ریشم بلند شده."

سعید عابدینی در سال 2005 بازداشت اما پس از دادن تعهد آزاد شد. وقتی او در تابستان گذشته همسر و فرزندانش را ترک کرد و برای ساخت یک پرورشگاه به ایران بازگشت، پلیس او را از اتوبوس پیاده و دستگیر کرد. او پس از ماه‌ها بازداشت بدون تفهیم اتهام، در ماه ژانویه به هشت سال زندان محکوم شد.

خانواده و وکلای او به وزارت امور خارجه آمریکا و دیگر گروه‌های دولتی و خصوصی فشار می‌آورند که آزادی او را تسهیل کنند. به رغم این‌که هفته گذشته مقامات قضایی بار دیگر درخواست تجدیدنظر عابدینی را رد کرده‌اند، وکلای او به امید آزادیش به فشار آوردن ادامه می دهند.

محمد سهرابی ، سعید معینی  ابراهیم طباطبایی

دل نوشته ایی از کشیش فرشید فتحی از زندان اوین !

(به نقل از محبت نیوز)


"خیلی وقت ها اینجا مرا مورد توهین و تحقیر و آزار قرار میدهند ولی هیچگاه به وجود مسیح درونم شک نکرده ام. بعضی ها تنهایم گذاشتند و بعضی دیگر از من فرار کردند، ولی من آنها را مطمئنن قضاوت و توبیخ نخواهم کرد ...


«محبت نیوز» - " فرشید فتحی" از نوكیشان مسیحی است که توسط دادگاه انقلاب تهران به شش سال حبس محكوم شد. دادگاه اتهام وی را اقدام علیه امنیت نظام، ارتباط با سازمان های خارجی و تبلیغ مذهبی عنوان نموده است. کشیش "فرشید فتحی" كه ماه‌های متمادی را در سلول انفرادی گذرانده تاكنون اجازه مرخصی به وی داده نشده ، "فرشید فتحی" متولد ۱۳۵۸ متاهل و دارای دو فرزند می باشد. فرشید در یورش گسترده و سازمان یافته به مسیحیان ایران در آستانه سال نو میلادی ( ۲۶ دسامبر ۲۰۱۰) ۵ دی ماه ۱۳۸۹ توسط نیروهای اطلاعات و امنیتی در تهران بازداشت شد. وی هم اکنون در حال سپری کردن حبس 6 ساله اش می باشد. همسر کشیش فرشید فتحی، در ماه دوم سال جدید میلادی به همراه دو فرزندش از ترکیه بعنوان پناهنده به کشور کانادا آمده اند.

چندی پیش نامه ایی منسوب به کشیش "فرشید فتحی" که برای پدرشان در ماه نوامبر سال گذشته نوشته بود به تازه گی در رسانه های انگلیسی زبان مسیحی منتشر شده است که تحریریه «محبت نیوز» لازم دید تا این دل نوشته کشیش زندانی را بفارسی نیز ترجمه تا در اختیار هموطنان مسیحی و دیگر کاربران فارسی زبان قرار گیرد . متن نامه منتشر شده به قرار ذیل میباشد:

پدر عزیزم،

« سلام و درود گرم و صمیمانه ام را که از دل تاریک زندان با نام عیسی مسیح برایت میفرستم پذیرا باش.

زمان طولانی از آخرین باری که صدایت را شنیدم میگذرد. اما با گوش جان دعاهای گرمت را که مرا از دوردست قوت میبخشد دریافت میکنم. روزهایم از پی هم برایم سخت و سخت تر میشوند ،اما هر روز بیشتر خود را در آغوش گرم و پر مهر خداوند احساس میکنم. این روزها تنهایی را با تمام وجودم تجربه میکنم ، در حالیکه با وجود خداوند هیچگاه تنها نیستم.

اغلب اوقات بعضی چیزها موجب تاثرم میشوند ولی هیجگاه به خود اجازه نداده ام که مغلوب غم و یاس شوم. خیلی وقت ها اینجا مرا مورد توهین و تحقیر و آزار قرار میدهند ولی هیچگاه به وجود مسیح درونم شک نکرده ام. بعضی ها تنهایم گذاشتند و بعضی دیگر از من فرار کردند، ولی من آنها را مطمئنن قضاوت و توبیخ نخواهم کرد، زیرا که خدا هیچگاه مرا تنها نگذاشته است.

اکنون ( در زمان انتشار نامه* ) 361 روز است که من در سلول زندان حبسم، بدون اینکه قادر به دیدن حتی طلوع آفتاب باشم ولی مهربانی خداوند را هر روز صبح دریافت میکنم. حرفهای بسیاری برای گفتن به شما دارم ولی فقط میخواهم بدانید که صمیمانه دوستتان دارم. و دلم برای شما ، برادرم ، عمه عزیزم و تمام خانواده حتی کودکان فامیلمان هم تنگ شده است. لطفن سلام مرا به عموی عزیزم هم برسانید، چونکه یقین دارم او نیز با تمام قدرت و از صمیم قلب برای من و خانواده ام دعایمان میکند.

بی شک من نمیتوانم برای چندین سال شما را ببینم و در کنارتان باشم ولی صدای پر مهر و نصیحت های جانانه تان همیشه آویزه گوشم است. امیدوارم که روزی بتونم دوباره شما را ببینم. اما اگر پدر آسمانیمان مرا به زندگی ابدی دعوت کند، لطفن مراقب خانواده ام بیش از پیش باشید ،مخصوصن فرزندانم که عزیزترین هستند برایم.

در این پرتگاهی که در حال گذر هستم، مانند جامی است که معبودم به من داده که من تا آخرش را بی توجه به فرجامش ،خواهم نوشید. آنچه مهم است اینکه من در معشوق زنده ام و معشوق در من .

دو تن از برادان مان اینجا به شما سلام دارند و همچنین دو تن از خواهران ایماندارمان که البته جدا از ما و در پس دیوارهای بلند زندانی اند. و من نیز همیشه برای شما و تمام خانواده عزیزمان دعا میکنم. لطفن سلام و درود صمیمانه مرا به تمام خواهران و برادرانی که من و خانواده ام را دعا میکنند برسانید و از طرف من به ایشان بفرمایید:

"در سرزمین ما دیگر درختان انجیر شکوفه نمیدهند و درختچه های زیتون خشک شدند. رمه ها از آخورهایشان رمیده شده اند. ولی ما هنوز در خداوندمان شاد و سرزنده زندگی میکنیم و از موهبت منجی مان خوشنودیم. زیرا که نه هیچ دیواری، نه سیم خارداری ،نه زندانی ، نه عذابی، نه دشمنی ،نه تنهایی و نه هیچ مرگی نمیتواند ما را از یکدیگر و خداوندمان جدا سازد."

با درود بی پایان در نام عیسی مسیح

فرشید


محمد سهرابی ، سعید معینی  ابراهیم طباطبایی

یکشنبه

فائزه هاشمی پس از آزادی از دو زندانی زن مسیحی خبر داد

(به نقل از محبت نیوز)


امروزه در بسیاری از زندان‌های جمهوری اسلامی ده‌ها تن از زندانیان عقیدتی و سیاسی بی‌آنکه نامی از آنها درجایی منتشر شده باشد، گمنام پشت میله‌های زندان روزگار می‌گذرانند.

به گزارش سرویس تحریریه « محبت نیوز» - بهار از روزنامه‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان ایران در شماره روز سه شنبه (20 فروردین) گفت‌وگویی را با فائزه هاشمی، دختر هاشمی رفسنجانی داشته که نخستین مصاحبه او پس از آزادی از زندان اوین بود.

فائزه هاشمی، که سابقه نمایندگی مجلس شورای اسلامی را در کارنامه خود دارد و پس از طی شش ماه زندان روز 28 اسفند 1391ماه آزاد شد در بخشی از مصاحبه خود درخصوص گرايش‌های فکری و سياسی همبندانش در زندان اوين گفت : " با تعدادی از خانم‌های بهايی، تعدادی از سازمان مجاهدين، دو خانم مسيحی، دو نفر از گروه مادران عزادار پارک لاله، تعدادی از فعالان سبز، خبرنگار و يک خانم عراقی و چند نفری هم لاييک و چپ در زندان اوين، هم بند بودم».

وی در سخنانش از آنان به عنوان انسان‌های بزرگی نام برده که در جريان گذراندن دوره شش ماه زندان با آن‌ها آشنا شده است.

خانم فائزه هاشمی رفسنجانی فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی، پیشتر از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به شش ماه حبس محکوم شده بود.

اگرچه امروزه در بسیاری از زندان‌های جمهوری اسلامی ده‌ها تن از زندان عقیدتی و سیاسی بی‌آنکه نامی از آنها درجایی منتشر شده باشد، گمنام پشت میله‌های زندان روزگار می‌گذرانند، اما روایت فائزه از گرایشات زندانیان و اشاره وی به دو خانم مسیحی گمانه زنی در خصوص اینکه این دو زندانی خانم‌ها «میترا زحمتی» و «مریم جلیلی» که همچنان در زندان اوین بسر می برند را بیشتر کرده است.

اگرچه در این خصوص از این دو نوکیش مسیحی دربند بدلیل محدودیت ها و عدم گردش آزاد خبر و همچنین تهدید خانوادههای زندانیان از سوی نیروی های امنیتی خبرهای دقیقی تاکنون منتشر نشده، اما « محبت نیوز» بر اساس گزارشات دریافتی از منابع خبری خود اخباری از این هموطنان مسیحی در دی ماه 1390 منتشر کرد .

همچنین بر این اساس سایت‌های فعال در زمینه حقوق بشر در ایران نیز، طی خبری دستگیری و زندان ی شدن این دو نوکیش مسیحی را تائید کردند.

«مریم جلیلی و میترا زحمتی » در تابستان سال 1390 توسط ماموران امنیتی بازداشت و سپس این دو از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به اتهام بشارت آئین مسیحیت در بین مسلمانان و «عضویت در گروه غیرقانونی» ! هر کدام به دو سال و شش ماه زندان محکوم شدند که همچنان در زندان اوین در حال سپری کردن دوران محکومیت خود هستند.

در همین ارتباط گزارش شده که خانمها «مریم جلیلی و میترا زحمتی » از تابستان سال 1390 ، مدت سه ماه را در بند عمومی زنان زندان اوین گذراندند. این دو همچنین چندین ماه را نیز هم در بند ۲۰۹ زندان اوین و سپس به بند عمومی منتقل شدند، که فائزه هاشمی با ایشان هم بند می شود.


محمد سهرابی ، سعید معینی  ابراهیم طباطبایی

شنبه

طبل توخالی حمایت مصباح از ولایت فقیه !

(به نقل از محبت نیوز)


 مصباح یزدی روحانی افراطی و یکی از افرادی است که بر این عقیده پافشاری می‌کند که هر کس از دین اسلام برگردد مرتد شده و واجب القتل است و در سخنرانی‌های خود بارها صراحتن از اجرای حکم اعدام برای افرادی که به زعم وی "مرتد" شده‌اند، دفاع نموده‌است.


- مهدی ساوالان پور


سرویس تحریریه « محبت نیوز» - - محمد تقی مصباح یزدی، بنیان‌گذار و مدیر موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است که به اذعان بسیاری از منتقدین، موسسه تحت امر وی مرکز و ستاد فرماندهی انجمن حجتیه است.


مصباح از منتقدان جمهوریت است و این سخنان وی که گفته است: مردم، ناصر (کمک کننده) ولی فقیه هستند، نه ناصب (منصوب کننده) و مشرع (مشروعیت دهنده) او، مورد مخالفت بسیاری حتی بخشی از جناح راست و اصول‌گرا قرار گرفته است و از دیدگاه وی فقها در دوران غیبت، نایب حجت بن حسن (مهدی امام غایب شیعیان)، حاکم هستند و نتیجتن انتخاب حاکم توسط مردم فاقد اعتبار است.


انجمن "حجتیه" در سال‌های بعد از انقلاب زیر فشار روح الله خمینی خود را منحل اعلام کرد، اما عملن این انجمن نه تنها منحل نشد بلکه کادرهای قدیمی‌اش ساختار جدید انجمن حجتیه را مانند یک "لژ" سازمان دادند و سازمان‌های موازی با اسامی مختلف درست کردند که "بنیاد غدیر" و" موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی" که در واقع موسسه افکار حجتیه است از این قسم است؛ اما این نام را برای آن انتخاب کردند تا حساسیت ایجاد نکند.


اولی را آیت الله خزعلی بنیان‌گذار کرد و دومی را آیت الله مصباح. فراموش نکنیم که احمد جنتی نیز از کادرهای قدیمی همین انجمن است که شورای نگهبان را به یکی از سازمان‌های وابسته به لژ مخفی حجتیه تبدیل کرد و آن‌ها توانستند در سپاه و بسیج نفوذ کنند.


در این‌باره علی اکبر محشتمی‌پور؛ عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز می‌گوید: جریان "مصباحیه" و "حجتیه" که در مؤسسات ذکر شده لانه کرده‌اند اعتقادی به خمینی و خامنه‌ای ندارند و تلاش می‌کنند تا ریشه آن‌ها را بزنند.


وی معتقد است این جریان به رهبری محمدتقی مصباح یزدی قصد انتقام‌جویی از انقلاب را دارند و از خامنه‌ای پلی ساخته‌اند برای رسیدن به اهدافشان و وقتی اهدافشان رسیدند؛ ریشه رهبری را هم می‌زنند.


البته به جرئت می‌توان گفت، تفکر مصباح یزدی به تفکر خامنه‌ای نزدیک است و آن‌ها یک هدف را دنبال می‌کنند، حکومت اسلامی بدون اتکا به آرا مردم؛ هرچند ممکن است در آینده مصباح قدرتمندتر شود و خامنه‌ای را کنار بزند، ولی هر دو فعلاً یک راه را در پیش گرفته‌اند.


مصباح یزدی در بین سیاسیون به پدر حذف‌های فیزیکی رجال ایران مشهور شده است و در اینکه وی پشت پرده و پدر حکم شرعی مهدور الدم و فرمانده قتل‌های رجال سه ده اخیر ایران است شکی نیست.


مصباح یزدی روحانی است افراطی و دارای این عقیده که ایرانیت بدون اسلامیت هیچ معنایی ندارد و یکی از افرادی است که بر این عقیده پافشاری می‌کند هر کس از دین اسلام برگردد مرتد شده و واجب القتل است و در سخنرانی‌های خود بارها صراحتن از اجرای حکم اعدام برای افرادی که به زعم وی مرتد شده‌اند، دفاع نموده‌است و در این زمینه خواستار اهتمام جدی مسئولان شده است.


وی در سخنانی در اردیبهشت 1390 با اشاره به ترویج مسیحیت در برخی استان‌های كشور گفته است: در راستای مبارزه با مسیحیت ی كه در بعضی استان‌ها رواج پیدا می‌كند كارهایی انجام گرفته و هزینه‌هایی هم صرف شده است اما بازدهی ندارد به این دلیل كه برنامه و نظارتی ندارد.


وی همچنین در فتوایی اعلام کرده است: هر جا که آهنگ مخالفت با ولایت فقیه یا ولی فقیه ساز شده سعی کنید آن‌را خاموش کنید اگر از روی نادانی است برایش توضیح دهید و شبهه اشان را رفع کنید، ولی اگر از روی غرض ورزی است او را خفه کنید.


مصباح یزدی در تازه ترین اظهار نظر "مخالفت با ولایت‌ فقیه در حد شرک بالله دانسته و می گوید: اگر کسی حکم فقیهی را که ائمه آدرس او را داده‌اند رد کند، گویا سخن ائمه را رد کرده است.


حال باید به ذکر چند نکته در خصوص مصباح و خامنه‌ای اشاره کنیم؛ این دو روحانی، که یکی بر جایگاه رهبری ایران تکیه زده و داعیه ولایت مسلمانان جهان را دارد و دیگری رییس انجمن ی سری و قدرتمند است و هردو مریدانی پا در رکاب دارند اما جنگ خاموش قدرت ما بین آنان به وضوح مشاهده می‌شود.


نکته جالب این است که وقتی این دو با هم در محفلی روبرو می‌شوند به حمد و ثنای یکدیگر پرداخته و هر یک دیگری را با انواع القاب چاپلوسانه مدح می‌کنند. این عضو مجلس خبرگان رهبری که فیلم بوسیدن پاهای خامنه‌ای توسط وی به شکل گسترده در اینترنت پخش شده است، رهبر جمهوری اسلامی را نمادی از همه مقدسات خوانده و گفت: عشق به رهبری عشق به خدا، عشق به اولیا، عشق به قرآن و امام زمان و عشق به همه مقدسات است؛ چرا که ایشان نمادی از همه مقدساتی هستند که ارزش عشق ورزیدن دارند.

البته این گونه مجیز گویی‌ها از سوی رهبر ایران بی پاسخ نمانده است و وی در سفر سال ۱۳۸۹ خود به شهر قم، در روز دوشنبه سوم آبان در حضور وی و دیگر مسئولان و اعضای هیأت‌های علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، با اشاره به آنچه "کمالات" مصباح یزدی خوانده است، وجود این روحانی را موجب افزایش برکات الهی دانست و این کمالات را فضل، اخلاص و تقوای مصباح یزدی برشمرد.

خامنه‌ای همچنین با تمجید از موسسه تحت ریاست وی آن را یک الگوی جامع و کامل برای حوزه نامید و خواستار آن شد تا در مورد خدمات و تلاش‌های این مؤسسه به شکل صحیح اطلاع رسانی شود.

اما با وجود تمامی این تعریف‌ها و تمجیدها، حامیان رهبر کنونی ایران عقیده دارند مصباح یزدی با مدیریت انجمن حجتیه و حامیانش که به تمامی ارکان جمهوری اسلامی بالاخص سپاه نفوذ کرده‌اند در کودتایی خاموش و آرام سعی در برچیدن تخت ولایی خامنه ای را دارند.

بی تردید انجمن حجتیه توانسته نفوذ بسیار زیادی بر فرماندهان ارشد سپاه پیدا و نقطه اتکا خامنه‌ای را دچار خدشه و تزلزل کند و به اذعان حامیان رهبر ایران انجمن حجتیه تا مغز استخوان در ارگان‌های نظامی و امنیتی نفوذ کرده است.

حمایت مصباح یزدی از سپاه و دیدارهایی که فرماندهان این نیرو با وی دارند و بیان این مطالب از جانب وی که حفظ همه دستاوردهای نهادها و دستگاه‌ها به عهده سپاه است و بدون وجود سپاه هیچ دستگاهی قادر به انجام وظایف خود در کشور نیست و تعاریفی نظیر این که سپاه تنها نهادی است که تمام نیازهای کشور را برطرف می‌کند و هر گاه به آن احتیاج باشد، در صحنه حاضر است؛ تا جایی که انقلاب بدون وجودش قادر به ادامه حیات نیست؛ عملن حکایت از هم اندیشی و همگرایی سپاه با اندیشه‌های مصباحیت دارد.


محمد سهرابی ، سعید معینی  ابراهیم طباطبایی

جمعه

یک روحانی مسلمان در کردستان عراق به مسیحیت گروید

(به نقل از محبت نیوز)
 


یک مقام مسئول در وزارت اوقاف و امور دینی در اقلیم کردستان عراق گفت که کمیته فتوا در وزارت مربوطه برای کسانی که تغییر دین از اسلام به سایر ادیان می دهند فتوای قتل صادر نمی کند.


« محبت نیوز» -- روز دوشنبه 12 فروردین 1392، آژانس خبری «رووداو» فعال در منطقه کردستان عراق اعلام کرد که یک روحانی مسلمان در شهر «دهوک» به آئین مسیحیت گرویده است. در همین ارتباط، یک مقام مسئول در وزارت اوقاف و امور دینی در اقلیم کردستان عراق ضمن تایید این خبر گفت که کمیته فتوا در وزارت مربوطه برای کسانی که تغییر دین از اسلام به سایر ادیان می دهند، برای این افراد فتوای قتل صادر نمی کند.

این خبر در رسانه‌های حکومتی جمهوری اسلامی نیز بازتاب داشت.

سایت خبری «بولتن نیوز» از سایت‌های وابسته به سرویس‌های امنیتی ایران با تاکید بر این که در شهر کردنشین اربیل نیز دختر یک روحانی مسلمان به همراه همسرش به مسیحیت گرویده اند نوشت: « مدتهاست که در سایه فعالیت سازمان های تبشیری در کردستان عراق عده‌ای در مقابل پیشنهادات مادی (!) تغییر دین می‌دهند و به مسیحیت می گروند.

این سایت خبری در ادامه می نویسد؛ « تاکنون حکومت اقلیم کردستان عراق در مقابل فعالیت این سازمانها واکنشی نشان نداده و گرویدگان به آئین مسیحیت تاکنون 4 کنگره در کردستان عراق برگزار کرده‌اند.»

سال گذشته سایت «جهان نیوز» نیز خبر داد که فرزند یکی از سفرای ایران با 20 سال سابقه مسیحی شده، و دیگر حتا به ایران هم بازنگشته است.

آنطور که مشخص است گسترش گرایش جوانان به مسیحیت نه تنها در جامعه مسلمان ایران بلکه در کشورهایی اسلامی چون عراق و سوریه نیز رو به افزایش است.

گسترش مسيحيت در ميان مردم کردستان عراق

اربیل پس از بغداد، بصره و موصل چهارمین شهر بزرگ عراق است و مرکز منطقه کردستان عراق محسوب میشود.

گسترش و استقبال از مسیحیت در ميان مردم کردستان عراق در حالي صورت مي‌گيرد‌ که‌ تاکنون بسیاری از سازمانهای مسيحي با موافقت مقامات و مسئولان منطقه توانستند كنفرانس‌هاي سالانه‌ خود را در آن منطقه برگزار کنند . در همین زمینه توجه‌ مسئولان منطقه‌ كردستان عراق به‌ مسيحيان نیز باعث شده‌ كه‌ چندی پیش"كاردينال امانوئل دلي " اسقف اعظم كلداني‌هاي جهان در ديداري كه‌ با "مسعود بارزاني " رئيس منطقه‌ كردستان عراق داشت، اين منطقه را پشتيبان مسيحيت و آئین مسيحي خواند. وي گفت:" از رهبران كردستان عراق به‌ خاطر توجه‌ بسيار به‌ مسيحيان قدرداني مي‌كنم."

اما برخورد شایسته مقامات و مسئولان کردستان عراق نسبت به مسیحیان و همچنین ارائه مجوز برای برگزاری کنفرانس های سالانه مسیحی از دید اسلامگرایان متعصب دور نماند و در سخنانی برگزاری اين كنفرانس ها را به منزله پروژه مسیحی سازی مردم منظقه و پيشبرد نقشه‌هاي ترويج مسيحيت از آن نام می برند.

"علي باپير " رهبر حزب جماعت اسلامي کردستان عراق چندي پيش در مصاحبه‌ با روزنامه‌ "ميديا " گفت: « به راستي جاي تعجب است که با وجود دولت محلي کردستان، چگونه اين پديده بروز و ظهور پيدا مي‌کند.! وی ضمن انتقاد از برگزاری این گونه کنفرانس ها می گوید، چگونه زير سايه اين دو دولت، کساني اجازه مي‌يابند از دين خود برگشته و به سوي ديني به گفته وی ،مغلوط گرايش پيدا کنند و به آنان اجازه داده شود کنفرانس برگزار کنند و حتي آنان را به رسميت هم بشناسند!

هم اکنون 88 کليسا در مناطق جداگانه‌‌اي از کردستان عراق فعاليت مي‌کنند.

- کنسرت های نورزوی خوانندگان ایرانی لس آنجلسی و تیم بشارت

اربیل عراق از جمله شهرهایی است که به دلیل نزدیکی با ایران همه ساله در ایام تعطیلات نوروزی میزبان بسیاری از خوانندگان سرشناس ایرانی مقیم لس آنجلس که برای اجرای کنسرت در آن ایام به آنجا می روند می باشد . و کم نیستند مسافران نوروزی ایرانی که از این فرصت استفاده کرده و برای دیدار از خوانندگان محبوب شان با سختی و تلاشهای بسیار برای حضور در کنسرت به شهر اربیل می روند.

بنا بر خبرهای رسیده بر خلاف سالهای گذشته مأموران مرزی جمهوری اسلامی ایران امسال ممانعت جدی برای عبور ایرانیان از مرز ایجاد نکردند، اما "در چند روز نزدیک به کنسرت، سخت‌گیری مرزبانان روی جوانانی که از ایران عازم کردستان بودند بیشتر شده بود."

همچنین مسیحیان ایرانی مقیم ساکن شهر اربیل در گفتگو با « محبت نیوز» خبر دادند که، گروههای فعال مسیحی فارسی زبان در منطقه بیکار ننشسته و از این اجتماعات نیز بهره برده اند . مسیحیان ایرانی مقیم شهر اربیل همه ساله با ایجاد تیم های بشارتی در دسته های کوچک انبوهی از کتاب انجیل مقدس و دی وی دی شامل فیلم مسیح و سرودهای پرستشی را در بین هموطنان خود که از ایران برای کنسرت آمده بودند توزیع کرده و با این هدایای ارزشمند آنان را رهسپار وطن نمودند.

زبان فارسی برای بسیاری از کردهای عراق زبان دوم در خانواده هاست. از سال ۱۹۷۵خانواده های زیادی به ایران پناهنده شدند. بسیاری از فرزندان آنان در ایران بدنیا آمده و تحصیل کرده اند. آنان پس از بازگشت به کردستان هنوز ارتباط خوبی با همسایگان دوستان ایرانی شان دارند.


محمد سهرابی ، سعید معینی  ابراهیم طباطبایی

درخواست مسیحیان خاورمیانه از پاپ فرانسیس

(به نقل از محبت نیوز)

رهبر جامعه ارمنیان کاتولیک در مصر از پاپ فرانسوا خواست در جهت صلح پایدار در جهان و به ویژه خاورمیانه ، جایی که عیسی مسیح در آن به دنیا آمد و رشد کرد، گام بردارد.

مسیحیان خاورمیانه از پاپ فرانسوا می خواهند برای حاکم شدن صلح پایدار در این منطقه تلاش کند.

به گزارش « محبت نیوز» شبکه خبری یورونیوز خبر داد ، رهبر جامعه ارمنیان کاتولیک در مصر از پاپ فرانسوا خواست در جهت صلح پایدار در جهان و به ویژه خاورمیانه ، جایی که عیسی مسیح در آن به دنیا آمد و رشد کرد، گام بردارد.

این منطقه آموزه های مسیح را به جهان عرضه کرد.

در سال دوهزار و شش، اظهارات پاپ بندیکت شانزدهم در مورد اسلام جنجال به پا کرد و روابط مسلمانان و مسیحیان را با مشکلات بسیاری رو به رو کرد.


پاپ فرانسوا چالش های بسیاری پیش رو دارد که از آن میان می توان به گفتگو و مذاکره میان مسلمانان و مسیحیان و همزیستی مسالمت آمیز میان آنان اشاره کرد.


پاپ باید تنش های موجود میان مسلمانان و مسیحیان را در منطقه ای که مهد ظهور سه مذهب است، از بین ببرد و آرامش را حاکم سازد.


یکی از بزرگترین جوامع مسیحیان شرق در مصر ساکن هستند.


محمد سهرابی ، سعید معینی  ابراهیم طباطبایی