مسیحیت پارسی persiachristianity
یکشنبه
چهار خارجی به ظن "تبلیغ مسیحیت" در لیبی دستگیر شدند
(به نقل از محبت نیوز)
گزارش شده این ۴ نفر در هنگام دستگیری در یک چاپخانه ۴۵۰۰۰۰ جلد کتاب درباره مسیحیت به همراه داشته اند.
مقامات لیبی می گویند چهار تبعه خارجی در بنغازی به ظن تبلیغ و بشارت مسیحیت در این کشور دستگیر شده اند.
به گزارش «مسیحیت پارسی» به نقل از BBC.UK، سخنگوی یک گروه امنیتی لیبی گفته تحقیق درباره فعالیت این چهار نفر که به اتهام نشر و توزیع ده ها هزار کتاب درباره مسیحیت دستگیر شده اند آغاز شده است.
به گفته این سخنگو تبلیغ مذهبی در این کشور عمدتن مسلمان نشین ممنوع است.
این چهار نفر شهروندان سوئد، مصر، آفریقای جنوبی و کره جنوبی هستند.
سخنگوی گروهی به نام پیشگیری امنیتی لیبی بدون اشاره به محل بازداشت این چهار نفر گفته دیپلمات ها اجازه پیدا کرده اند با دستگیرشدگان ملاقات کنند.
حسین بن حمید سخنگوی پیشگیری امنیتی به خبرگزاری رویترز گفته است: "هنوز بازجویی ها ادامه دارد و ظرف چند روز آینده آنها را به مقامات اطلاعات و امنیت لیبی تحویل می دهیم."
گزارش شده این ۴ نفر روز سه شنبه هنگام دستگیری در یک چاپخانه ۴۵۰۰۰۰ جلد کتاب درباره مسیحیت به همراه داشته اند. به نظر می رسد ۲۵۰۰۰ جلد دیگر از این کتاب ها پیشتر توزیع شده است.
سال گذشته کمیته صلیب سرخ بین المللی مجبور شد پس از حمله به دفاترش در مصراته و بنغازی فعالیت های خود را در شرق و مرکز لیبی متوقف کند.
عده ای این سازمان بین المللی را متهم کردند که به تبلیغ مذهبی و توزیع انجیل در میان بیجاشدگان در بنغازی دست زده است.
صلیب سرخ این اتهامات را با قاطعیت رد کرده است.
گروه پیشگیری امنیتی در دوران قیام علیه معمر قذافی در سال ۲۰۱۱ توسط یکی از رهبران شورشی تشکیل شد.
محمد سهرابی ، سعید معینی & ابراهیم طباطبایی
شنبه
365 روز از بازداشت چهار تن از نوکیشان مسیحی در شیراز می گذرد
(به نقل از محبت نیوز)
با وجود آنکه بیش از یکسال از بازداشت چهار تن از نوکیشان مسیحی در شیراز مرکز استان فارس میگذرد، این افراد همچنان در زندان عادل آباد در بندی موسوم به «عبرت» در انتظار نتیجه رای دادگاه می باشند.
به گزارش « مسیحیت پارسی»، آخرین دادگاه این افراد 8 دی ماه 1391 در محل شعبه 3 دادگاه انقلاب اسلامی شیراز و به ریاست قاضی رشیدی پور و با حضور وکیل مدافع آنان برگزار شد. جلسه دادگاهی این چهار تن از نوکیشان مسیحی که به مدت سه ساعت طول کشید، بدستور قاضی قرار شد تا نتیجه دادگاه بعد از تعطیلات عید نوروز به آنان ابلاغ خواهد شد.
"مجتبی سیدعلاالدین حسین"، "محمدرضا پرتویی (كوروش)"، "وحید حکانی" و "همایون شکوهی" این چهار نوکیش مسیحی از زمان بازداشت تاکنون چندین بار با وضعیت تاسف بار و غم انگیز در حالی که دست بند و پابند ( زنجیر ) به آنان بسته شده بود به دادگاه انقلاب شیراز منتقل و تفهیم اتهام شدند.
مسئولین و مقامات قضایی اتهام این افراد را شركت در جلسات خانگی - تبلیغ و ترویج مسیحیت، ارتباط با سازمانهای مسیحی در خارج از کشور، تبلیغ علیه نظام و برهم زدن امنیت ملی اعلام کرده اند.
این چهار نوکیش مسیحی درتاریخ ۱۹ بهمن ماه ۱۳۹۰ ( برابر با ۸ فوریه ۲۰۱۲) هنگامی که برای دعا و نیایش در یک کلیسای خانگی جمع شده بودند توسط ماموران امنیتی که از مدتها قبل محل را شناسایی کردند بهمراه تعدادی دیگر از نوکیشان مسیحی دستگیر و با برخورد خشن و توهین آمیزی روانه زندان شدند.
بنا بر گزارشات در جریان رسیدگی به پرونده این نوکیشان مسیحی گفته شده قاضی پرونده به علت وجود اختلاف شدید با وکیل مدافع زندانیان، یکی از مقامات دادگاه به برخی از خانوادههای این بازداشت شدگان مسیحی گفته است که باید وکیل خود را تغییر دهند !
از سوی دیگر آنگونه که مشخص است ظاهرن دادگاهها و قضات جمهوری اسلامی در دستوری مشترک بدون در نظر گرفتن زمان صدور حکم ، بنظر هیچ عجلهای برای دادن رای نهایی و ابلاغ آن را ندارند و گویا مقامات قضایی تصمیم دارند برای افزایش فشار بر زندانیان نوکیش مسیحی و خانواده آنان پرونده آنها را همچنان بلاتکلیف نگه دارند.
با گذشت بیش از یکسال، تداوم بازداشت ، بلاتکلیفی،عدم اجازه مرخصی، عدم پذیرش وثیقه برای آزادی موقت، این موارد خود مصداق بارز شكنجه های روحی و جسمی برای فرد بازداشت شده تلقی میگردد.
مقامات قضایی همچنین در پاره ایی از موارد وکلا را تحت فشار قرار می دهند که پرونده موکلان مسیحی را قبول نکنند. بلاتکلیفی پرونده از سوی دادگاه همچنین باعث میشود تا وکلای مدافع به علت طولانی شدن مراحل رسیدگی، وکالت این قبیل افراد را قبول نکنند و یا در میان راه از ادامه دفاع عقب نشینی کنند.
پیش از این نیز از سوی برخی مقامات و مسئولان قضایی گفته شده كه برای آزادی موقت این نوكیشان مسیحی هیچگونه وثیقه ایی پذیرفته نخواهد شد.
به دستور مقامات زندان عادل آباد، بین هفت تا هشت نفر از نوکیشان مسیحی این زندان به بند تازه تاسیس ی با عنوان «بند عبرت» منتقل شدهاند، این بند از کمترین امکانات برای زندانیان برخوردار است .
گفته شده « بند عبرت » محلی برای نگهداری زندانیان که دارای جرم و پرونده مشترک هستند می باشد.
دفاع مصباح از اجرای علنی مجازات اسلامی در ایران
(به نقل از محبت نیوز)
محمدتقی مصباح یزدی٬ رئیس «موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی» میگوید مسئولان نباید از مجازات علنی سارقان بیتالمال مطلبق با آموزه های اسلام «واهمهای» داشته باشند.
به گزارش « مسیحیت پارسی» ، دیگربان به نقل از خبرگزاری مهر خبر داد ٬ آخوند مصباج یزدی روز پنجشنبه (۲۶ بهمنماه) در همایش و نمایشگاه ملی «دستاوردهای نوآورانه سبک زندگی اسلامی» این اظهارات را مطرح کرده است.
بر اساس قوانین اسلام مجازات افرادی که سرقت میکنند میتواند قطع عضو باشد.
در هفتههای گذشته٬ انگشتان فردی که اقدام به سرقت کرده بود در شیراز در ملاءعام قطع شد.
مصباح یزدی گفته است: «باید با کسانی که از بیتالمال میدزدند شدیدن و در ملاءعام مطابق با آموزههای اسلام برخورد شود تا درس عبرتی برای دیگران شود.»
به نظر میرسد آقای مصباح یزدی با این اظهارات تلاش داشته افزایش خشونتهای دولتی اخیر را تئوریزه کند.
وی در عین حال درباره «سبک زندگی اسلامی» گفته است: «هر مسئلهای که اسلام {درباره آن} حق اظهار نظر دارد جزو سبک زندگی اسلامی است و ایرانیگری نباید جای اسلام را بگیرد.»
محمد سهرابی ، سعید معینی & ابراهیم طباطباییدرخواست از سازمان ملل برای رسیدگی به وضعیت کشیش زندانی دراوین
(به نقل از محبت نیوز)
هواداران سعید عابدینی، کشیش ایرانی مقیم آمریکا که در ایران به دلیل ترویج مسیحیت به هشت سال زندان محکوم شده است، از سازمان ملل خواستند به وضعیت او رسیدگی کند.
به گزارش « مسیحیت پارسی» - روز به نقل از خبرگزاری فاکس نیوز خبرداد، مرکز قانون و عدالت اروپا یک درخواست رسمی به شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو داده است تا از جمهوری اسلامی بخواهد به سرعت سعید عابدینی کشیش مسیحی را که محکومیت هشت ساله خود را در زندان اوین می گذراند آزاد کند.
جردن سکولوف، مدیر اجرایی مرکز قانون و عدالت آمریکا که مرتبط با این سازمان اروپایی است گفت: "امیدواریم با جلب توجه تمام جهان نسبت به این موضوع، کشورهای عضو و دیگر سازمان ها صدایی قوی در حمایت از کشیش سعید نشان دهند تا این پرونده بیشتر مطرح شود و روی ایران فشار بیشتری برای آزادی او ایجاد کنند."
این مرکز اروپایی مستقر در استراسبورگ فرانسه، یک سازمان غیردولتی است که در سازمان ملل مشاوره میدهد و در زمینه حقوق بشر فعالیت میکند. سکولوف گفت: "پروندهای روشن تر از پرونده کشیش سعید برای شورای حقوق بشر سازمان ملل وجود ندارد – یک شهروند آمریکایی که در کشوری زندانی است که نه تنها حقوق بشر و آزادی ادیان را رعایت نمیکند، بلکه نسبت به قوانین بینالمللی که از حقوق اولیه مردم در سراسر جهان محافظت میکند رفتاری خصومتآمیز دارد."
با توجه به اینکه وکیل ایشان نسبت به حکم هشت سال حبس اعتراض کرده است، اما متخصصانی که پرونده او را پیگیری میکنند بر این اعتقادند که تنها راه آزادی او این است که روحانیون ایرانی به او عفو بدهند.
بر اساس گزارش دریافتی هفته گذشته نیز وکیل ایشان نسبت به رای صادره اعتراض خود را به دادگاه تجدید نظر ارسال کرده است .
ناصر سربازی، وکیل مدافع این کشیش ایرانی ـ آمریکا روز یکشنبه، هشتم بهمن به خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا گفت که سعید عابدینی به اتهام «تشکیل و راهاندازی کلیسایهای خانگی به قصد برهم زدن امنیت ملی» به هشت سال حبس محکوم شده است.
با اعلام این خبر، وزارت خارجه آمریکا با انتقاد از رای صادر شده، خواستار آزادی این کشیش است.
دربی هالادی، یکی از سخنگویان وزارت خارجه آمریکا گفت: ما نقض دائمی حق جهانی آزادی مذهب توسط حکومت ایران را محکوم میکنیم و از مقامات ایران میخواهیم که به حقوق انسانی سعید عابدینی احترام گذاشته و او را آزاد کنند.
به گفته این سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، وکیل آقای عابدینی تنها یک روز برای ارائه دفاع خود وقت داشته است و دولت آمریکا عمیقن نگران شفافیت و عدالت دادگاه است.
در هفته گذشته بستگان عابدینی او را در زندان ملاقات کرده و گفتهاند روحیه او خوب نیست و از تلاش های بینالمللی برای آزادی خود بیخبر است.
در سالهای گذشته درپی بازداشت و بازجویی اقلیتهای دینی، بارها کشورهای غربی، نهادهای بینالمللی و مدافع حقوق بشر ایران را به نقض حقوق پیروان مذاهب دیگر متهم کردهاند.
احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران نیز گفته است «افرادی که دین خود را تغییر میدهند و مثلن از اسلام به مسیحیت روی میآورند در معرض خطر جدی سرکوب قرار دارند.»
محمد سهرابی ، سعید معینی & ابراهیم طباطبایی
دوشنبه
نگرانی روحانیون حکومتی از رشد کلیساهای خانگی در کشور !
(به نقل از محبت نیوز)
افزایش تهدید و دستگیری و شکنجه شماری از مسیحیان و نوکیشان مسیحی توسط نیروهای امنیتی و قوه قضائیه جمهوری اسلامی، سند محکمی است بر خط دهی مراجع تقلید به سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی برای مقابله با گسترش و رشد مسیحیت در کشور.
« محبت نیوز» - كلیساهای خانگی اساسن اجتماع و یا جمع گروههایی هستنند كه بطور خودجوش توسط جوانان و یا از اعضای خانوادههای یکدیگر تشكیل می شوند و بدلیل گستردگی ، رشد و افزایش این نوع اجتماعات در سراسر كشور متاسفانه آمار مشخصی از آن وجود ندارد.
با افزایش فشارها و بازداشت و دستگیری افرادی كه عمومن از ادیان دیگر به مسیحیت می گروند بسیاری از این افراد بدلیل اینكه امكانی برای رفتن آنان به كلیساهای ساختمانی وجود ندارد و از طرفی هم این كلیساها تحت شدید نظارت دستگاههای امنیتی می باشند، این افراد كه از آنان بعنوان نوكیشان مسیحی نام برده می شوند ترجیح می دهند كه در گروهها و دسته های كوچك در خانه های یكدیگر جمع شده و به دعا و پرستش و یادگیری الهیات مسیحی بپردازند. این افراد كه خانه هایشان را به كلیساهای خانگی نامگذاری كرده اند بدور از هر گونه جریانات سیاسی به فراگیری آموزه های مسیحی می پردازند .
- ارتباط کلیساهای خانگی با سازمانهای مسیحی خارج از کشور
ارتباط اعضای كلیساهای خانگی با گروهها، یا با سازمانها و كلیساهای رسمی در خارج از کشور فقط به مسائل « آموزشی و تعلیم » خلاصه می شود و عمده ترین دلیل آن نیز این است كه متاسفانه مسیحیان در داخل ایران دسترسی به منابع الهیات مسیحی نداشته و مسیحیان نیز اجازه چاپ و نشر كتابهای تعلیمی و آموزشی تائید شده توسط كلیساها ی رسمی خود را از سوی مقامات و دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی ندارند. از این رو افراد و یا اعضای كلیساها از طریق ماهواره و اینترنت به این منابع تعلیمی از طریق برنامه های تلویزیونی و یا سایت های مسیحی دسترسی پیدا می كنند.
- کلیساهای خانگی به مثابه تهدید علیه نظام !
در این میان مقامات امنیتی جمهوری اسلامی عمومن این اجتماع (کلیساهای خانگی) را تهدیدی برای نظام و براندازی حکومت دانسته و پس از شناسایی، ضمن یورش و هجوم به آن مکان اقدام به بازداشت افراد می کنند که در این بین بازداشت شدگان متاسفانه با اتهامات امنیتی شدیدی مواجه خواهند بود . در طرف دیگر این موضوع دستگاه روحانیت جمهوری اسلامی متشکل از برخی روحانیون ( آیت الله ) هایی هستند که با سخنان و اظهارات مسیحیت ستیز، به گمان خود شاید بتوانند از این طریق مانع از "گسترش و جذب جوانان و خانواده ها به آئین مسیحیت شده و یا مانع از رشد روز افزون کلیساهای خانگی" در داخل كشور شوند. این روحانیون وابسته به حکومت که بقای خود را در وجود نظام می دانند، در پاره ایی اوقات از طریق تریبون های حکومتی با موج حملات و سخنان پوچ و بی اساس و ادعاهای واهی خود سعی در تحریك مسئولان و مقامات دولتی و امنیتی دارند. تا از این طریق نوکیشان مسیحی ایران را زیر فشارهای خود قرار دهند .
سایت « محبت نیوز» با اشاره به مطلب منتشره قبلی در خصوص سخنان «مسیحیت ستیز» دو تن از روحانیون حکومت ی ! طبق وعده داده شده در اینجا با ذکر فقط معرفی ( چند تن ) از روحانیون وابسته به حکومت به مواضع مسیحیت ستیز این افراد می پردازد .
- هشدار « آیت الله » ها نسبت به تشکیل " کلیساهای خانگی" !
- جعفر سبحانی
آخوند "جعفر سبحانی" که اظهارات او به طور عمده در خبرگزاریهای امنیتی وابسته به سپاه پاسداران از جمله خبرگزاری فارس منعکس میشود از مراجع ساکن قم می باشد وی همانند دیگر روحانیون وابسته به نظام ، چندی پیش ضمن هشدار نسبت به گسترش «کلیساهای خانگی» در جامعه، از حوزههای علمیه خواسته که در این زمینه هوشیار باشند. این مرجع حکومتی همچنین عنوان کرده که کلیساهای خانگی، جوانان منحرف و دور از دین را جذب کرده و سعی در القای عقاید خود به آنها دارند.! وی پیش از این نیز در سخنانی هشدار داده بود که، دشمنان نظام جمهوری اسلامی تلاش دارند تا با دادن پول و امکانات، مردم از تشیع برگردانند و در منطقه «کلیساهای خانگی» تشکیل دهند .... وی افزود؛ مردم باید هوشیار باشند، مبادا اجازه دهند افرادی کلیساهای خانگی تشکیل دهند. این استادحوزه علمیه قم پیش تر نیز ضمن هشدار نسبت به افزایش گرایش جوانان به آئین مسیحیت از مسیحی شدن ۶۰۰ نفر در نيشابور خبر داد.
- وحیدخراسانی
وی از مراجع تراز اول شیعیان در ایران می باشد . وحید خراسانی در سخنرانی هایش بدفعات در مورد افزایش گرایش جوانان به مسیحیت بارها هشدار داده بود به گونه ایی که همین اظهارات ایشان سبب افزایش فشار و تهدید و دستگیری و شکنجه شماری از مسیحیان و نوکیشان مسیحی توسط نیروهای امنتیی و قوه قضائیه شد.
آخوند وحید خراسانی چندی پیش با انتقاد از ترویج مسیحیت در کشور ضمن پیامی به مسولان کشور گفت:« مردم دارند مسیحی می شوند اینها (مسئولان ) دنبال ریاست خودشان هستند». وی همچنین گفت: « یكی نیست به این دستگاه بگوید این همه تبلیغات مسیحیت ضال و مضل حتی در ( شهر مذهبی ) قم به چه معناست؟ وی در انتها افزود : بساط تبلیغ مسیحیت باید از این مملكت برچیده شود والا آبرو برای ... نخواهم گذاشت.»
- مصباح یزدی
وی که بی شک شهرتش برای تندروی ها و تعصبات بنیادگرایانه او در عقاید مهدویت است در اظهاراتش در راستاي مبارزه با ترویج مسيحيت، ضمن اعتراف به این موضوع گفته است : « كارهايي كه تاكنون (از سوی دولت و مقامات ) انجام گرفته و هزينههايي هم كه صرف شده بازدهي نداشته است.» وی همچنین دلیل آن را بی برنامه گی و عدم نظارت از سوی دولت دانست.
- هادي جهانگشا
این کارشناس به اصلاح ادیان در سخنانش به گفته وی مدام از واژه مسیحیت تحریف شده استفاده میکند. وی همچنین بارها نسبت به گسترش مسیحت در جامعه هشدار داده است . آخوند "هادي جهانگشا" پیش تر نیز با ابراز تاسف نسبت به گسترش مسیحیت در بین جوانان تصريح كرد: «اسلام كليت دين مسيح را تاييد ميكند اما با توجه به درونمايه ديني تعليمات مسيحيت متاسفانه شاهد گسترش آن در بين جوانان هستيم.». جهانگشا با اشاره به تاكيدات علی خامنه ای مبني بر هشدار به مسئولان در مورد گسترش كليساهاي خانگي ابراز داشت : «اين مطلب اهميت جريان را نشان ميدهد»
- سید محمد سعیدی
آخوند سيدمحمد سعيدی، امام جمعه شهر مذهبی قم نیز در ديدار با رييس و مديران سازمان تبليغات اسلامی این استان ، ضمن هشدار نسبت به تلاش دشمنان برای ايجاد «كليساهای خانگی» از مسوولان فرهنگی بهخصوص سازمان تبليغات اسلامی خواست كه در زمينه ترويج آموزههای دينی و اعتقادی پيشرو باشند. وی با بيان اينكه «برخی از خانوادهها در معرض آسيب هستند !» خواستار اجرای طرحهای تبليغی كارآمد از سوی حکومت برای پوشش دادن اين خانوادهها شد.
- علیرضا تراشیون
در ادامه عادت سی و سه ساله مسئولان حکومتی از توهمات بی اساس، آخوند "تراشیون" مدیر کل فرق و ادیان معاونت تبلیغ حوزه مدعی شد که دشمنان اسلام بودجههای کلانی برای اهداف خود در نظر گرفتهاند، وی که نامی از این دشمنان نبرده است افزود: « این کمک ها به گونه ایی است که به برخی از « کلیساهای خانگی» در کشور که نهایتن 15 تا 20 عضو دارند، حدود 50 هزار دلار در سال مساعدت مالی میشود .!
این توهمات روحانیون حکومتی در حالی بیان می شود که جمهوری اسلامی خود تاكنون به جهت تبلبغ اسلام بطور آشكار و نهان تا كنون بسیاری از سرمایه و دارایی های ملت ایران را در بین شیعیان لبنان و افریقا و در برخی كشورهای منطقه سنی نشین خلیج فارس هزینه های بسیار كرده اند تا از این طریق به قول خودشان "اسلام شیعه" را تبلیغ كنند. هزینه و ساخت مساجد و كمك های مالی به مبلغین اسلامی در برخی كشورهای اروپایی و مسیحی آماری است كه هیچگاه در هیچ رسانه بطور علنی و آشكارا منتشر نمی شود. این موضوع در حالی است كه مسیحیان در هیچ یك از كشورهای اسلامی بخصوص ایران هم كه شاملش می شود حق ساخت و ساز كلیسا یی را ندارند.
- محسن علیزاده
آخوند محسن علیزاده که خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران از وی بعنوان استاد برجسته و پژوهشگر فرق شناسی نام برده است؛ وی در ارتباط با کلیساهای خانگی و فعالیتهای بشارتی مسیحیان در ایران در اظهاراتی عجیب مدعی شد که: « مسیحیت تبشیری از مخوفترین سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی دنیا است ! » وی در ادامه اظهارات خود گفت: «مبشران مسیحی به جوانان میگویند خدا در اسلام قهار است، ترسناک است اما در مسیحیت "محبت" است. همچنین واعظین مسیحی پاسخ سئوالات شرعی و شبهات موجود در اذهان جوانان مسلمان را به نفع خود ارائه میدهند و به جذب این جوانان میپردازند.»
وی همچنین به مسئولان جمهوری اسلامی پیشنهاد داد یک کرسی در دانشگاه راهاندازی کنند تا اسلام واقعی را بشناسانیم . البته ایشان عنوان نكرده اند كه در طول بیش از سه دهه كه از عمر حكومت جمهوری اسلامی می گذرد مسئولان و مقامات جمهوری اسلامی تا كنون در حال معرفی و نشان دادن چه اسلامی بوده اند كه از این پس می خواهند اسلام واقعی را به خصوص به جوانان بشناسانند !
- حیدر مصلحی
حیدر مصلحی وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در گردهمایی که در سالن اجتماعات مدرسه فیضیه برگزار شده بود، با اشاره به اینكه «كلیساهای خانگی» امروز تهدیدی برای جوانان می باشند، برای مقابله با گسترش كلیساهای خانگی در داخل كشور خبر از یك سری اقدامات جدید را داد. وی با اشاره به خطرات مسیحیت تبشیری، افزود: « مسیحیت تبشیری از طریق 20 شبکه ماهواره ای و هزاران سایت اینترنتی و ده ها موسسه صلیبی در مقاطع مختلف ضربه های سنگینی به نظام وارد کرده است.»
وزیر اطلاعات همچنین در مهرماه ۱۳۹۰ نیز نسبت به ترویج فرقه های ضاله و یا به گفته وی طرح مسیحی گری یا مسیحی سازی هشدار داده بود و از آن به عنوان " جنگ نرم" استكبار خبر داد. وی همچنین برای مقابله با گسترش مسیحیت و کلیساهای خانگی در كشور دست به دامان حوزه های علمیه شد و خطاب به حوزویان گفت که باید وارد این عرصه شوند و جوانان را به راه راست هدایت کنند!
"طی سی و سه سالی که از عمر حکومت جمهوری اسلامی می گذرد، مقامات و مسئولان حکومتی و به ویژه آیت الله های وابسته به حكومت با موج حملات و سخنان پوچ و بی اساس و ادعاهای واهی، سعی در تحریك مقامات دولتی و امنیتی داشتهاند"
محمد سهرابی ، سعید معینی & ابراهیم طباطباییجمهوری اسلامی رتبه هشتم در لیست سالانه جفا بر مسیحیان 2013
(به نقل از محبت نیوز)
در لیست پنجاه کشوری که شدت آزار و اذیت بر مسیحیان در آنها بیشتر نمایان است شاهد حضور پنج کشور جدید هستیم، حضور فعالانه اسلام در این کشورها بیش از سابق بوده است و در نتیجه وضعیت مسیحیان این ممالک تحت چالش قرار گرفته و رو به زوال گذارده است.
نظارت بر کشورهای جهان و زیر نظر گرفتن مسیحیان تحت تبعیض و جفا در اهم اولویت های کاری سازمان "درهای باز" "Open Doors" ، قرار گرفته است. این سازمان در ماه گذشته لیست نظارت جهانی سال 2013 را که حاوی مطالب قابل تاملی است را منتشر کرد.
به گزارش سرویس ترجمه "محبت نیوز" به نقل از سازمان "درهای باز" ، نقطه قابل توجه در تحقیقات این سازمان شدت میزان آزار و اذیت مسیحیان در کشورهای افریقایی است. در این قاره گروهای مختلف افراط گرای اسلامی تاثیر به سزا و فزاینده ای در جامعه داشته اند. بدین صورت که حملات متمرکز توسط گروهای تروریستی نظیر "بوکو حرام" در نیجریه (رتبه 13) از یک سو و از سویی دیگر تاثیر فزاینده اسلام با نفوذ هرچه گسترده اش در مراکز مختلف اجتماعی و اقتصادی بازتاب این شدت عمل علیه مسیحیان است . بر این اساس سازمان "درهای باز" توانسته الگوی عملیاتی مشابه و وجوه مشترک بسیاری را در میان چندین کشور افریقایی به دست آورد.
طبق اظهارات آقای "پاول استابروکز" از سازمان "درهای باز": در لیست پنجاه کشوری که شدت ازار و اذیت بر روی مسیحیان در آنها بیشتر نمایان است شاهد حضور پنج کشور جدید هستیم که در این میان کشور مالی ناباورانه مقام هفتم از ده کشور اول این لیست را به خود اختصاص داده است. چهار کشوردیگر نیز عبارتند از : تانزانیا ، کنیا، اوگاندا و نیجر.
"استابروکز" در پاسخ به این پرسش که علت حضور این کشورهای جدید در لیست چیست، می گوید : «حضور فعالانه اسلام در این کشورهای افریقایی اخیرن، بیش از سابق بوده است و در نتیجه وضعیت مسیحیان این ممالک تحت چالش قرار گرفته و رو به زوال گذارده است.»
کشور هایی که به تازگی وارد لیست شده اند شامل : تانزانیا(رتبه 24)، کنیا(رتبه 40)، اوگاندا(رتبه 47) و نیجر (رتبه 50) می باشند که در این میان اتیوپی بیشترین پیشرفت را درجدول داشته به طوی که از رتبه 38 به 15 ارتقا پیدا کرده است. همچنین، اریتره در لیست ده کشور اول ، رتبه اول را از آن خود کرده است و لیبی از رتبه 26 به 17 رسیده است.
از سخنگویان"درهای باز"، جری دایکسترا، در اظهاراتی عنوان می کند:« ما صرفن یک الگو مستقل از یک کشور افریقایی نداریم. بلکه ما شاهد حضور گروهای افراط گرای اسلامی با پتانسیل بالا هستیم که آماده اند در زمان مناسب قدرت نمایی کنند. جدا از حملات تروریستی مشابه ، ما مسلمانان افراطی را میبینیم که همه روزه در عرصه های مختلف سیاسی ،تجاری و قضایی وارد میشوند. به عنوان مثال میتوان دادگاه خانوادگی "شریعت" را نام برد. در یکی از این موارد به قدرت رسیدن مسلمانان، می توان کشور "مالی" را مثال زد که درآن در سال 2012 یک گروه تروریستی مسلمان به نام طارق توانست قدرت را از آن خود کند.
"دایکسترا" در ادامه میگوید: « از کشور مالی سابقن به عنوان یک کشور الگو نام برده میشد. وضعیت در شمال کشور متشنج بود ولی با این وجود انجمن های مسیحی میتوانستند به فعالیت بپردازند. اما اکنون ، همین مناطق شمالی مالی مثل کشور عربستان شده که مسیحیان حتا حق ورود و یا زندگی در انجا را ندارند.»
یکی از کشیشان مالی به سازمان "درهای باز" گفته که مطلع شده که اصولگرایان مسلمان برنامه دارند تا تمام مسیحیان را قتل عام کنند. وی در ادامه هشدار داده بود که بسیاری از جماعت مسیحیان قصد فرار دارند ، که همانگونه هم شد و بسیاری از مسیحیان به مناطق جنوبی مالی و یا کشورهای همسایه پناه بردند.»
کره شمالی به عنوان کشور کمونیستی منزوی در یازده سال گذشته همچنان در رتبه اول جدول کشورهای آزار دهنده به مسیحیان قرار دارد. به طوری که به همراه داشتن حتی یک انجیل میتواند به مسیحی بودن شخص دلالت داشته و عواقبی نظیر اعدام یا زندان برای شخص و تمام خانواده اش را به همراه داشته باشد. تخمین زده میشود که در این کشور بین 50000 تا 70000 مسیحی در کمپ های کار اجباری و در وضع اسف بار نگهداری میشوند. این شرایط دردآور در زمان حکومت "کیم جونگ-اون" نیز ادامه دارد. تعداد فراریان از کره به چین در سال 2012 بسیار کاهش یافته زیرا فرار نیمی از افرادی که قصد خروج دارند نافرجام میماند.
در ادامه "دایکسترا" میگوید: «در زمان زمامداری کیم جون-اون چیزی در کره شمالی تغییر نکرده است. در حقیقت گزارش های واصله حاکی از این است که هر کدام از اردوگاههای کار اجباری در این کشور میتواند تا 6000 نفر را در خود جای دهد».
بدین ترتیب گزارشهای سازمان "درهای باز" حاکی از افزایش جهانی میزان آزار و اذیت بر روی مسیحیان میباشدو صرف نظراز کره شمالی رتبه دو تا نه لیست را این کشور ها به خود اختصاص داده اند : عربستان سعودی، افغانستان، عراق، سومالی، مالدیو، مالی، ایران و یمن.
در لیست سالانه منتشره جفا بر مسیحیان در سال 2012 ایران در رتبه پنجم قرار داشت و اختصاص رتبه هشتم در آغاز سال 2013 برای کارنامه حکومت جمهوری اسلامی بدین معنا نیست که وضعیت مسیحیان در ایران بهبود یافته بلکه جفا و آزار و مسیحیان در دیگر کشورهای بخصوص اسلامی شدت یافته است . حضور چهار کشور جدید در لیست 2013 که عمومن اسلامگرایان در آن فعالیت دارند گویای این مطلب می باشد .
با اینحال وضعیت آزادی مذهب در ایران برای مسیحیان هیچگونه بهبودی نداشته و موضوع به همان جدیت سال گذشته است و انتظار نمی رود تا تغییراتی هم در این وضعیت در آینده مشاهده شود.
"دایکسترا" می افزاید، به جز کشور مالی ، سوریه نیز جهش بزرگی را در رتبه بندی جدول داشته است. سوریه که دارای رتبه 36 در سال 2012 بوده اکنون در رتبه 11 جدول ایستاده است. از زمان حکومت بشار اسد ،مسیحیان برای عبادت آزاد هستند ولی حق ارایه بشارت را نداشته اند. بسیاری از مسیحیان این کشور از آنجا گریخته اند بخاطر اینکه میدانند حکومت اسد کاملن اسلامی است و به عنوان مذهب غالب این مملکت هیچ فضایی برای آزادی عمل برای مسیحیان باقی نگذاشته است.
آیا هیچ خبر خوشحال کننده ای وجود دارد؟
"دایکسترا" پاسخ میدهد: « بله. کشور"چین" در پنج سال گذشته که در ده کشور اول لیست بوده است ،اکنون نزول داشته. این کشور که سال پیش در رتبه 21 بود، امسال در رتبه 37 ایستاده است. در حالیکه ،تفتیش خانه ها ،بازداشت ها و ضبط اناجیل یا دیگر کتابهای مسیحیان را به صورت گسترده دیگر در چین شاهد نیستیم ولی از سویی دیگر، حکومت رهبران بسیاری از کلیسا ها را وادار کرده است که آمار ایمانداران محلهای خود را ارایه کنند تا نظارت کاملی بروی آنها داشته باشد. دست کم 100 نفر مسیحی در بند ، در زندانهای چین بسر میبرند.
مصر نیز مانند چین سیر نزولی را در جدول پیش گرفته و از رتبه 15 به 25 رسیده است. در حالیکه ظاهرن تغییر به سزای چندانی در وضعیت این کشور با مقایسه رتبه اش مشهود نیست. این سقوط در رتبه بندی جدول سازمان"درهای باز" به خاطر تغییر متدهای ارزیابی این سازمان برای نظارت بر روی وضعیت آزار و اذیت به روی مسیحیان بوده است. در این میان وضعیت مسیحیان با پیشینه مسلمان که به مسیحیت روی آورده اند بسیار اندوه بار میباشد و ایشان با مشکلات بسیاری روبرو هستند. جدا از این مساله، اوضاع مصر با وجود قدرت گرفتن گروهای مسلمان نظیر "اخوان المسلمین" پس از انتخاب محمد مُرسی در تابستان گذشته رو به وخامت گذارده است.
لیست نظارتی سازمان درهای باز، رفته رفته بیشتر و دقیق تر به جوانب آزار و اذیت مسیحیان در تمامی مسایل زندگیشان(خصوصی، خانوادگی، انجمن، جامعه و کلیسا) می پردازد. در این نظارت ها همچنین آزادی تجمعات و عملکردهای خشونت بار احتمالی علیه مسیحیان نیز تحت کنترل سازمان میباشد. لذا نتایج این اقدامات در توازن رتبه بندی های جدول و نیز همزمان به روی رویدادهای خشونت بار و مسایل ریشه ای و اساسی تهدید مسیحیان تاثیر می گذارد.
محمد سهرابی ، سعید معینی & ابراهیم طباطبایی
جمعه
فتوا ؛ نوزادان دختر برا ی ایمن ماندن از تجاوزات برقع بپوشند !
(به نقل از محبت نیوز)
بیانیه ای مبنی بر اینکه نوزادان دختر برای ایمن ماندن از تجاوزات جنسی باید برقع (روبند) بپوشند انتقادات گستردهای را به همراه داشته است.
به گزارش « محبت نیوز» ایسنا به نقل از روزنامه انگلیسی تلگراف نوشت: شیخ "عبدالله داوود" در مصاحبهای با یک شبکه تلویزیونی اسلامی گفت: باید تمامی نوزادان دختر برقع بپوشند.
وی به شبکه تلویزیونی "المجد" گفت: بستن برقع میتواند از وقوع تجاوزات جنسی به دختران جلوگیری کند. وی تلاش کرد تا از ادعایش با استناد به اطلاعات چند منبع امنیتی و پزشکی ناشناس دفاع کند.
این مصاحبه سال گذشته صورت گرفت اما در چند روز گذشته توسط شبکه العربیه و وب سایتهای رسانههای اجتماعی منتشر شد و خشم و نظراتی را مبنی بر اینکه این ادعاها به وجهه و اعتبار عربستان سعودی و اسلام خدشه وارد میکند، به همراه داشت.
یک قاضی عربستانی خطاب به مسلمانان با تاکید بر اینکه فتواهای غیرمتعارف و نامناسب را نپذیرند.
وی افزود: هر گاه که خانوادهای را میبینم که با یک کودک برقع بسته راه میروند ناراحت شده و این اقدام را به عنوان بیعدالتی در حق کودکان میدانم.
وضع اسفبار زنان در عربستان ماه گذشته هنگامی که ملک عبدالله بن عبدالعزیز شاه عربستان زنانی را برای نخستین بار به عنوان نمایندگان ارشد کشور در مجلس شورا منصوب کرد، تغییر کرد و بهتر شد.
محمد سهرابی ، سعید معینی & ابراهیم طباطبایی
نگرانی سیاستمداران عرب از اقدامات تروریستی اسلامگرایان
(به نقل از محبت نیوز)
سخنگویجبهه نجات ملی مصر درباره احتمال آغاز موجی از ترور سیاستمداران در این کشور هشدار داد
« محبت نیوز» - به گزارش میدل ایست آنلاین، حسین عبدالغنی در واکنش به ترور روز گذشته یکی از فعالان مخالف تونسی گفت، لایه زیرین جنبش اخوان المسلمین و گروه های جهادی دیگر در کشور و همچنین تاریخ این گروه ها در برخورد خشن با آنانی که در پی بروز اختلافات سیاسی و اجتماعی از این گروه ها جدا شدند ثابت می کند خشونت طلبی از ویژ گی های چنین گروههایی است در نتیجه پیش بینی می شود موجی جدید از خشونت را علیه سیاستمداران به ویژه چهرهای لیبرال در کشور شاهد باشیم.
این سیاستمدار مصری افزود، البته این نگرانی ها سبب نخواهد شد که جریان مدنی در کشور از تلاش برای رسیدن به مطالبات خود عقب نشینی کند.
هم زمان با اظهارات عبدالغنی گروههای دیگر مخالف در مصر با اشاره به واکنش اخوان المسلمین علیه ترور شکری بلعید فعال مخالف تونسی، تنها محکوم کردن چنین جنایتی را کافی ندانستند و گفتند، مخالفان مصری وقتی به حوادث چند روز اخیر در کشور که به کشته شدن دهها نفر در شهرهای مختلف مصر انجامید می نگرند به خوبی می فهمند خشونت علیه مخالفان اخوان المسلمین کاملن طبیعی است در نتیجه بسنده کردن اخوانی ها به محکومیت ترور فعال مخالف تونسی نمی تواند سبب جلب اعتماد مخالفان داخلی شود
کاریکاتوریست دانمارکی هدف حمله اسلامگرایان قرار گرفت
(به نقل از محبت نیوز)
کاریکاتوریست طراح کاریکاتورهای توهین آمیز به پیامبر مسلمانان روز گذشته هدف حمله فردی ناشناس قرار گرفت.
به گزارش « محبت نیوز» خبرگزاری فارس به نقل از روزنامه آلمانی «فرانکفورترآلگماینه» خبر داد، ، «لارس هگارد» کاریکاتوریست دانمارکی روز گذشته هدف حمله فردی ناشناس قرار گرفت.
پلیس کپنهاگ با اعلام این مطلب اعلام کرد که فردی حدودن 30 ساله با پوست تیره به عنوان پستچی وارد منزل هگارد شد و به وی شلیک کردکه البته به وی اصابت نکرد. ضارب پس از درگیری، از محل گریخت.
لارس هگارد در سال 2005 با انتشار کاریکاتورهایی موهن درباره " محمد" پیامبر مسلمانان در روزنامه «یولاند پست» خشم مسلمانان جهان را برانگیخت.
محمد سهرابی ، سعید معینی & ابراهیم طباطباییپنجشنبه
انگیزه جمهوری اسلامی در سوءقصد به پاپ !
(به نقل از محبت نیوز)
دو روز پیش کتاب خاطرات علي آقچا، کسي که در سال 1981 در میدان سان پیترو پاپ را هدف گلوله قرار داده بود، منتشر شد. او ادعا مي کند که روح الله خمیني دستور این حمله را داده بود.
گزارش ایل جورناله از یک احتمال !
پائولو روداري ؛
« محبت نیوز» - این اظهارات روز گذشته توسط واتیکان بشدت تکذیب شد و سخنگوي واتیکان فدریکو لومباردي توضیح مي دهد که این آخرین دروغ آقجا نیز همانند دهها اتهامات و سناریوي بي اساس وي در سه دهه گذشته است.
ویتوریو مسوري، نویسنده کتاب هاي پر فروش و مصاحبه کننده با رهبران واتیکان دراین مورد توضیح مي دهد.
آیا این آخرین دروغ آقچا است؟
نمي شود این حرف را زد.
منظورتان چیست؟
در این دریاي فرضیات و تفاسیر گوناگون در مورد حمله به پاپ، موضوع انگیزه هاي مذهبي مهجور مانده است که به گمان من تنها انگیزه اي است که باید بطور جدي به آن پرداخت. مسلمن من نمي دانم آنچه آقچا امروز مطرح مي کند حقیقت دارد یا نه اما انگیزه مذهبي تا حد زیادي قابل قبول است.
آیا منظور شما مذهب شیعه است؟
درست است. همچنین موضوع فاطیما ( سه کودک که در مزرعه اي در روستای فاطیما مشغول به کار بودند، مدعي شدند که مریم - مادر عیسی- بر آنان ظاهر شده است). فاطیما براي مسلمانان هم مقدس است. هرچه باشد نام این شهر از نام دختر محمد - پیامبر مسلمانان- گرفته شده است که با ازدواجش با علي، اسلام شیعه را بوجود آمد که مذهب ایران است. نباید این نکته را دستکم بگیریم که تجلي مریم در قرن بیستم در مکاني در غرب دیده شده است که نام اش از فاطمه گرفته شده است. فاطیما یاد آور دو بانوي بزرگ است که براي مسلمانان نیز اهمیت زیادي دارند: مریم، مادر عیسي و دختر محمد. در کنار این موضوع، یک رشته ادعا هاي اسلامي مطرح مي شود که دنیاي غرب در برابر آن پریشان شده است. اما براي درک بهتر این موضوع باید دید که چه چیزي هر روز از تلویزیون هاي ایران پخش مي شود.
چه چیزهایي پخش مي شود؟
هر ماه برنامه هایي در مورد اینکه "فاطیما" یک سرقت است تهیه می کنند. در این برنامه ها گفته مي شود که آن سه کودک دختر محمد را دیده اند و نه مریم را ! بعلاوه به گفته مسئولان فاطیما بازدید کنندگان مسلمان این مکان روز به روز بیشتر مي شود و این حاکي از آن است که مسلمانان نسبت به این نکته حساس شده اند.
این چه ربطي به پاپ ژان پل دوم دارد؟
بر هیچ کس پوشیده نیست که در اسلام شیعه پدیدار شدن دختر پیامبر اسلام در برابر کاتولیک ها، غیرقابل تحمل است. به همین دلیل واقعه 13 ماه مه سال 1981 و ارتباط آن با تجلي مریم در کشور پرتغال تنها یک موضوع را نشان مي دهد: هرکس بعنوان یک رهبر مذهبي آنچه الله براي مومنان واقعي اش تعیین کرده است غصب کند، باید جانش را بر سر این راه بگذارد. به همین دلیل مي شود رابطه اي بین حمله علي آقچا به پاپ و مسئله تجلي مریم و شیعیان پیدا کرد.
پاپ ژان پل دوم همواره این سوء قصد را با فاطیما مرتبط مي دانست. او در سال 2003 دستور داد تا سومین راز فاطیما برملا شود. راز سوم، سوء قصد به پاپ بود که معلوم شد همان ژان پل دوم است. اما آیا مي شود گفت که این سوء قصد به اسلام شیعه ربطي دارد؟
پاسخ به این سوال دشوار است. مسلمن یک واقعیت وجود دارد. انگیزه هاي سیاسي در انجام این سوء قصدهست. پلیس امنیتي آلمان شرقي متقاعد نشد که منظور از این ترور سیاسی بوده است. مارکوس ولف، رئیس پلیس مخفي آلمان نیز معتقد بود که این سوء قصد با انگیزه سیاسي صورت نگرفته و به دستور کشورهاي اروپاي شرقي نبوده است. علي آقچا با گروه هاي بنیادگراي اسلامي رابطه اي محکم داشته است. با کنار هم گذاشتن این دلایل طبیعي است که این ادعاي آخر آقچا را مي شود قابل قبول فرض کرد.
مهاجمین مسلمان به روی دو نوکیش مسیحی ایرانی چاقو کشیدند
(به نقل از محبت نیوز)
در نروژ سه فرد مسلمان که صورت های خود را پوشانده بودند بر روی دو نوکیش مسیحی فارسی زبان که از اسلام به مسیحیت گرویده اند چاقو کشیدند. مهاجمین هنگام حمله فریاد "کافر" سر می دادند.
«محبت نیوز» - فشار و تهدیدها هر روز برای نوكیشان مسیحی در داخل بیشتر می شود ، احکام سنگین متوجه کسانی است که از اسلام به مسیحیت گرویدند، بسیاری از نوکیشان از ایران خارج شده و به این بهانه که شاید در آزادی کشورهای غربی و بدور از هر گونه افراطی گری بتوانند در آن کشور آزادانه به عبادت خود بپردازند، اما گویا این نوکیشان مسیحی در هر کجا از سوی این متعصبین در امان نیستند.
پناهجوی مسیحی ایرانی که خواهان حقوقش بوده توسط کارفرمای ترک خود در محل کارش قسمتی از بدنش توسط آب داغ سوزانده می شود . و یا مسیحی افغان ی که از اسلام به مسیحیت گرویده بود بوسیله آب جوش و اسید توسط مسلمانان در مرکز پذیرش پناهجویان ( باز هم در نروژ) مورد حمله قرار می گیرد. این رویدادها از جمله خبرهای انتشار یافته ای است که متاسفانه نوکیشان مسیحی با این قبیل موضوعات دست به گریبان هستند.
"دولت نروژ چندی پیش اقدام به صدور رای منفی برای برخی از پرونده های نوکیشان مسیحی کرده است، با این بهانه که ایران برای مسیحیان ایرانی امن میباشد و هیچ خطری جان یا آزادی مسیحیان را در ایران تهدید نمیکند."
با توجه به این مطلب که طی ماههای گذشته خبرهایی از وضعیت نوکیشان مسیحی در نروژ مبنی بر اینکه پرونده بسیاری از این افراد در مراحل رسیدگی با پاسخ منفی مواجه شده و دولت نروژ نیز اقدام به دیپورت این افراد میکند. بر آن شدیم تا خبری که در "ماههای گذشته" در نروژ برای دو نوکیش مسیحی اتفاق افتاده است ضمن انتشار کامل این مطلب که پیش از این برای هموطنان ما بفارسی منتشر نشده و فقط در مطبوعات نروژی انتشار یافته ضمن یادآوری مجدد این خبر، اعلام کنیم که مسیحیانی که از ادیان دیگر بخضوض اسلام به مسیحیت می گروند احتمال آن می رود تا در هر کجای دنیا از سوی اسلامگرایان افراطی مورد تهدید واقع شوند .
- سوء قصد به جان دو نوکیش مسیحی در نروژ
منابع خبری و مطبوعات نروژی گزارش دادند که این حمله در شهر هاگسوند نروژ رخ داد. دو نوکیش مسیحی در حال قدم زدند بودند که ناگهان سه فرد مسلمان در حالی که آنها را کافر می خواندند با چاقو به آنها حمله کردند و جراحاتی بر ایشان وارد کردند.
پس از این حمله، یک پرستار که در آن حوالی بود کمک های اولیه را بر روی این دو نوکیش انجام داد تا اینکه نهایتن این افراد با آمبولانس به بیمارستان منتقل شدند.
طبق گزارش پلیس، یکی از این نوکیشان مسیحی دو جراحت در ناحیه کمر برداشته و دیگری از ناحیه پهلو چاقو خورده است. هیچ کدام از مهاجمین هنوز دستگیر نشده اند.
این دو نوکیش مسیحی ایرانی به دلایلی امنیتی مایل به افشای هویت خود نیستند. ایشان سالهاست در نروژ ساکن هستند. یکی از آنها در نروژ مسیحی شده و دیگری در ایران به مسیح ایمان آورده است. هر دوی ایشان در کلیسایی در محل زندگی شان فعالیت دارند.
کشیش ایشان که او نیز نخواست نامی از او برده شود، می گوید، "آنها در جمع ما بسیار فعال هستند و در جلسات ما نیز شهادت ایمانشان را داده اند."
کشیش مذکور اطمینان دارد که انگیزه های مذهبی پشت این حمله بوده است. وی در این رابطه گفت، "من کاملن مطمئنم. مهاجمین هنگام حمله فریاد می زدند "کافر". به همین خاطر شکی از این بابت ندارم."
وی اظهار داشت که به هیچ وجه انتظار چنین اتفاقاتی را در هاگسوند نداشته است و گفت، "بسیار ناراحت کننده و تعجب آور است. اصلن فکر چنین چیزی را نمی کردم. تا کنون تهدیدی برای نوکیشان در این منطقه به گوشم نخورده بود."
دوشنبه
عامل ترور پاپ ژان پل دوم :« از خمینی دستور گرفته بودم » !
(به نقل از محبت نیوز)
به گزارش « محبت نیوز» به نقل از رادیو صدای آلمان، او یک اسلامگرای ترک است و محمدعلی آقجا نام دارد. محمدعلی آقجا، که در سالهای گذشته بهخاطر کشتن یک روزنامهنگار در ترکیه زندانی شده بود، مدعی شده که پس از گریختن از زندان ترکیه به ایران رفته و ماموریت ترور پاپ ژان پل دوم رهبر کاتولیکهای جهان در تهران به وی تلقین شده بود.
کتاب این مرد روز جمعه در ایتالیا منتشر شد و عنوان "به من وعده بهشت داده شد، زندگی من و حقایق پشتپرده ترور پاپ" را بر پیشانی دارد.
او در کتابش نوشته است آیتالله خمینی، رهبر سابق جمهوری اسلامی، در یک ملاقات شبانه به او ماموریت داده که پاپ را به قتل برساند. محمدعلی آقجا مدعی شده که آیتالله خمینی به وی گفته است:«پاپ منادی شیطان بر زمین است و تو باید به نام الله او را بکشی»!
پاپ ژان پل دوم در سوءقصد سال ۱۹۸۱به شدت زخمی شد، ولی جان به در برد.
وعده بهشت
محمد علی آقجا پس از دستگیری گفته بود که ترور پاپ را سازمان جاسوسی شوروی «کا گ ب» و گروهی از دیپلماتهای بلغارستان سازماندهی کردهاند.
آقجا ملاقات پاپ از وی در زندان را نیز با جزییات بر روی کاغذ آورده است. پاپ ژان پل دوم سال ۱۹۸۳ به سلول او در زندانی در رم رفت و او را مورد بخشش قرار داد. آقجا اکنون در کتاب خود مینویسد که پاپ از او پرسیده که فرمان قتلش را چه کسی به وی داده و قول داده که راز او را برملا نکند. پس از آنکه محمد علی آقجا اعتراف میکند، پاپ میگوید: «همچنانکه تو را بخشیدم، آنها را نیز میبخشم.»
نویسنده کتاب "زندگی من و حقایق پشتپرده ترور پاپ" مینویسد که در گذشته راهی خطا طی کرده و «سالها در خدمت فاشیسم اسلامی» بوده، اما اکنون دریافته که «عیسی مسیح بهترین انسانی است که قدم بر زمین نهاده».
این مرد ۵۵ ساله، ۱۹ سال در زندان ایتالیا بسر برد و سپس به ترکیه فرستاده شد. در آنجا نیز ده سال دیگر مجازات زندان کشید. او در سال ۲۰۱۰ آزاد شد. مقامهای قضایی ترکیه نسبت به سلامت روانی او تردید دارند.
محمد سهرابی ، سعید معینی & ابراهیم طباطبایی
مردم در برابر مشکلات ایستادگی کنند تا امام زمان ظهور کند
(به نقل از محبت نیوز)
نماینده علی خامنهای در سپاه گفت: مادامی که تحول همه جانبه در خاورمیانه نباشد امام زمان ظهور نمیکند.
به گزارش « محبت نیوز» ، خودنویس به نقل از خبرگزاری فارس خبر داد، سعیدی در بوشهر از «آمادگی فردی و اجتماعی غیر سببساز و سببساز٬ آمادگی کمک به ایجاد یک حکومت امام زمانی قبل از ظهور و تحول در خاورمیانه» به عنوان پیششرطهای ظهور «امام زمان» نام برد.
نماینده علی خامنهای در سپاه با بیان اینکه «مادامی که تحول همه جانبه در خاورمیانه نباشد امام زمان ظهور نمیکند» افزوده است: «اسباب و عوامل آمادگیهای مذکور برای ظهور بنام ملت ایران و رهبری ایران زده شده و شرط آن نیز ایستادگی و بردباری است.»
سعیدی در بخش دیگری از سخنان خود هم با بیان اینکه «دنیا زیر سیطره اندیشه رهبری است» گفته است «اسلام طالبانی و القاعده که روزگار اسلام را سیاه کرده، و ما با اسلام مثله شده سکولار از نوع اردوغانی هم مخالفیم.»
در قیامت حساب ما را از آیت الله خامنه ای می پرسند
(به نقل از محبت نیوز)
داود برادر محمود احمدی نژاد و دبیر سابق کمیته دائمی پدافند غیر عامل کشور در سخنانی گفت : حساب ما را در قیامت از آیت الله خامنه ای می پرسند !
به گزارش «مسیحیت پارسی» به نقل از ایلنا، داود احمدی نژاد که در مراسم گرامی داشت دهه فجر و به دعوت جبهه پیروان امام و رهبری در مسجد امام زین العابدین قم سخن میگفت افزود:
« حسین زمان ما رهبر معظم انقلاب خامنه ای است و حساب ما را در قیامت از ایشان می پرسند؛ به همین دلیل امروز باید صحابه بودن خود را به ایشان ثابت کنیم، تا در آن دنیا پاسخ داشته باشیم.
امروز حسین ما مقام عظمای ولایت است و امام حسین ما اوست؛ به همین دلیل حساب ما را در قیامت از او می پرسند؛ اگر این حدیث درست باشد که "کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا" حسین زمان ما رهبر انقلاب است و حساب ما را در قیامت از ایشان می پرسند؛ به همین دلیل امروز باید صحابه بودن خود را به ایشان ثابت کنیم، تا در آن دنیا پاسخ داشته باشیم.
داوود احمدی نژاد از نیروهای سابق اطلاعات وامنیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در دوران ریاست جمهوری برادرش محمود احمدی نژاد به پست ریاست بازرسی نهاد ریاست جمهوری منصوب شد. وی در مرداد ۱۳۸۷ از مقام خود کناره گیری کرد. علت برکناری وی توسط برخی رسانهها اختلاف با محمود احمدی نژاد بر سر انتصاب علی کردان به پست وزارت کشور ونیزتاثیرپذیری زیاد از مشایی ومشارکت دادن دارو دسته ی وی درکارهابود که توسط رسانههای دولتی استعفا به درخواست خود او اعلام گردید.
پیش از این نیز امام جمعه کاشان گفته بود، که «اختیارات رهبری به دست خبرگان یا ملت به رهبری تفویض نمیشود، بلکه این اختیارات توسط خدا تفویض میشود و مردم در به فعلیت رساندن آن اختیارات٬ نقش دارند.»
موضوع ولایت فقیه٬ مشروعیت جایگاه وی٬ حدود اختیارات این مقام و عملکرد شخص علی خامنهای از جمله مباحث جنجالی در جمهوری اسلامی به شمار میرود.
محمد سهرابی ، سعید معینی & ابراهیم طباطبایی
آیا اسلام در اصل یک نسخه از مسیحیت است؟
(به نقل از محبت نیوز)
اولیگ به آن دسته از پژوهشگران و دینشناسان تعلق دارد که طی تحقیقات طولانی خود به این نتیجه رسیدهاند که اسلام از درون یک جنبش مسیحی ایرانی - سوری سر برآورده است.
این مطلب توسط مترجم آن به دفتر« محبت نیوز» ارسال شده است؛ محبت نیوز بدون هیچگونه ویرایش عین مطلب ارسالی را منتشر می کند.
مصاحبه با کارل - هاینتس اولیگ، دربارهی آغاز اسلام
مترجم: ب. بی نیاز (داریوش)
کارل- هاینتس اولیگ به آن دسته از پژوهشگران و دینشناسان تعلق دارد که طی تحقیقات طولانی خود به این نتیجه رسیدهاند که اسلام از درون یک جنبش مسیحی ایرانی - سوری سر برآورده است. سرچشمهی این جنبش مسیحیِ ایرانی - سوری در خراسان بزرگ (مرو) و سوریه یا به طور کلی در ایران ساسانی بوده است. به سخن دیگر، شبه جزیرهی عربستان یا به عبارت دقیقتر مکه و مدینه خاستگاه اسلام نبوده است و در نتیجه پیامبری به نام محمد که بنیانگذار اسلام باشد، اساسن وجود نداشته است.
در سالهای گذشته اسلامشناسان، زبانشناسان و مورخان بر آن شدند تا تاریخ اسلام را از دیدگاه تاریخی- انتقادی مورد بررسی قرار بدهند. پروفسور کارل – هاینتس اولیگ از دانشگاه زارلند به این دسته از پژوهشگران تعلق دارد. این دینشناس در یک مصاحبهی دو بخشی دربارهی نتایج پژوهشهایش که تصویر کاملاً نوینی از آغاز اسلامی میدهد، سخن میگوید.
مصاحبهکننده: آلفرد هاکنزبرگر
مصاحبهشونده: کارل- هاینتس اولیگ
بخش اول
یکی از کتابهاتان دربارهی تاریخ صدر اسلام عنوانِ «آغاز ناروشن» را دارد. امروزه ما هر دانشنامهای که باز میکنیم به تفصیل در مورد آغاز اسلام سخن گفته، پس چه چیزی در مورد پیدایش اسلام ناروشن است؟
پیشترها ایگناز گلدزیهر، یکی از «پدران» اسلامشناسی، در سخنرانیای در سال 1900 در دانشگاه سوربون گفت که آغاز اسلام بسیار ناروشن است. در حقیقت خود قرآن هیچ اطلاعی دربارهی زندگی محمد به ما نمیدهد. فقط چهار بار مفهوم «محمد» در قرآن آمده است، و فقط در یک جا با یقین میتوان گفت که سخن از یک پیامبر عرب است، که احتمالن به آیاتی متعلق است که بعدها به قرآن افزوده شده است. مفهوم «مکه» فقط یک بار، آنهم بدون هیچ ارتباطی، آمده است. مفهومِ مدینه («شهر») سه بار در قرآن آمده که معلوم نیست آیا منظور فقط «شهر» به معنی کلیست یا منظور مدینه[«شهر پیامبر»] است. همچنین در قرآن هیچ اشارهای به شبهجزیرهی عربستان نشده است. بدین ترتیب همهی «اطلاعات» دربارهی آغاز اسلام از احادیث برگرفته شدهاند، مانند «زندگینامه»هایی [سیره محمد] که در قرون 9 و 10 میلادی نوشته شدهاند. یکی از این متون که تاریخنگاری اسلامی از آن سرچشمه میگیرد، «تاریخ طبری» است که در قرن 10 میلادی تحریر شده است. بدین ترتیب برای دو قرن نخست «اسلام»، متون همزمان و معاصری که بتوان بدانها اتکا کرد، وجود ندارند.
پس، تاریخ اسلام 150 تا 200 سال بعد از مرگ پیامبر محمد (632 میلادی) نوشته شده است. چرا این قدر دیر تاریخ اسلام نوشته شد؟
احتمالن زمانی نوشتنِ زندگینامه برای محمد و دیگر روندهای تاریخ اسلام ضرورت یافت که تصورات دربارهی آغاز این دین در حال شکلگیری بود؛ این پروسه، آرام آرام، پس از نیمهی دوم قرن هشتم میلادی آغاز گردید که سرانجام طی این پروسه، دین اسلام به عنوان یک دین مستقل امپراتوری عرب تکوین یافت. همانگونه که تورات، آغاز دین یهوه را به زمان موسی به عقب میکشاند، در این جا نیز سرانجام یک اسطورهی آغازین عظیم و منسجم در ارتباط با محمد ساخته شد.
آیا پس از صد یا دویست سال میتوان وقایع را درست و دقیق بازنویسی کرد؟ آیا بدین ترتیب، ادبیات اسلامیِ قرون 9 و 10 میلادی مجموعهای از نیمهحقایق نیستند که میبایستی از منظر علمی حتی به منزلهی جعل قلمداد کرد؟
این طرحِ دینی را به منزلهی جعل دیدن، - همینطور برای کتابهای موسی یا داستان رومولوس رموس- اشتباه است، زیرا در اینجا بحث نه بر تاریخنویسی بلکه نوع ادبی ویژهای است. کلن اسطورههای دینی- سیاسی، تاریخنویسی نیستند و نمیخواهند که چنین باشند.
ولی آیا دقیقن همین «اسطورههای دینی- سیاسی» نیستند که امروزه برای بسیاری از مسلمانان واقعیت محسوب میشوند؟ حتا در ادبیات تخصصی دربارهی تاریخ اسلام این قرائت سنتی مورد پرسش قرار نمیگیرد.
اسطورههای موسس یا آغازین، این کارکرد را دارند که میخواهند با اتکاء به سنن داستانی رایج یک هویت معین بوجود بیاورند. طبعن در جوامع غیرانتقادی [بدون پروسهی روشنگری/مترجم] این اسطورهها به منزلهی واقعیت برداشت میشوند. ولی مستقل از همهی اینها، تفکر تاریخی- انتقادی به دنبال مسیرهای واقعی است. همین روش در اسلامشناسی نیز آغاز شده، هر چند که خیلی دیر. به این ترتیب، مثلن پاتریسیا کرون، اسلامشناس آمریکایی این تز را نمایندگی میکند که نباید آغاز و خاستگاهِ اسلام را در شبه جزیرهی عربستان جستجو کرد. ولی با این وجود، از نظر او محمد یک شخصیت تاریخی بوده است، و شگفتانگیز این جاست که این را نه بر اساس متون اسلامی بلکه متون مسیحی تشخیص داده است! ولی در رابطهی با متون مسیحی باید گفت که ذکر نام محمد، اضافاتی هستند که بعدها توسط رونویسگرها [کاتبان] که چیزی دربارهی او نمیدانستند، وارد این متون قدیمی شدهاند.
احادیث، زندگینامهها و کلمات قصار محمد چه نقشی ایفا میکنند؟ آنها نیز بیش از یک قرن به طور شفاهی دهان به دهان انتقال مییافتند، سرانجام جمعآوری و نوشته شدند. این زنجیرهی روایات تا چه اندازه مطمئن هستند؟
احادیث و جمعآوری آن در قرن 9 میلادی یک ضرورت بود، زیرا مسایل و مشکلات جدیدی ظاهر شدند که قرآن دربارهی آنها هیچ اشارهای نکرده بود. از طریق همین احادیث توانستند با ارجاع و اتکاء به محمد به یک سلسله پرسشهای حقوقی جدید، مسایلِ جماعتهای دینی و غیره را پاسخ بگویند. این احادیث از قرن نوزدهم [توسط خاورشناسان] به منزلهی نوشتارهای افسانهای ارزیابی شدهاند. این زنجیرهی حدیثها که به منزلهی روایت از زمان محمد بیان میشدند، به تدریج خود به مرجع تبدیل شدند. ولی از سوی دیگر باید گفت که هدفِ این احادیث در مرتبهی نخست، مشروعیت کلامی بوده و نه ارایهی اطلاعات تاریخی.
ولی در واقعیت، اینها هم مانند اسطورههای بنیادگذاری اسلام، طور دیگری برداشت میشوند؛ یعنی احادیث به منزلهی اطلاعات تاریخی درک شدهاند. در بعضی از کشورهای مسلمان همین احادیث، پایهی حقوقی را تشکیل میدهد. آیا آنها را میتوان به عنوان پایهی احکام حقوقی قرار داد؟
احادیث در کنار منابع دیگر مانند قرآن، حقوق عرفی یا احکام قاضی، مبنای حقوقی هستند. این که آیا به منزلهی مبنای حقوقی «بدرد میخورند»، اطلاع ندارم. اگر هم این احادیث، اطلاعات تاریخی عرضه میکنند اساسن برای این بوده که بگویند در آن شرایط چگونه با این یا آن مسئله برخورد میشده، نه این که محمد چه حرفهایی زده است.
شما در سه سال اخیر دو کتاب دربارهی آخرین پژوهشها دربارهی تاریخ پیدایش اسلام منتشر کردهاید. بنا بر تز شما، اسلام در آغاز، یک دین مستقل و قائم به ذات نبوده است. شما و همکارانتان چه مدارکی در این باره پیدا کردهاید؟
این مدارک از ادبیات مسیحیِ تحتِ حاکمیتِ عربها در سدههای 7 و 8 میلادی، ضربِ سکهها حاکمان عرب، سنگنبشتهها، مثلن قبهالصخره [Felsendom] در اورشلیم بدست آمدهاند. این مدارک نشان میدهند که حاکمان نوین از یک مسیحیت سوری- ایرانی برخوردار بودند که به تصمیمات شورای نیقیه یعنی به اعتقادنامهی نیقیه باور نداشتند. مسیح برای آنها فرستاده، پیامبر و عبدالله بوده ولی پسر جسمانی خدا نبوده، در ضمن به وحدانیت ناب خدا یعنی بدون «اضافات» [انکار تثلیث] معتقد بودند. به همین دلیل، پدر کلیسا، یوحنای دمشقی [مرگ حدود 750 میلادی] آنها را جزو مرتدان مسیحی طبقهبندی میکند، زیرا درک آنها از مسیحیت منطبق بر درک یونانی از مسیحیت نبوده است. تا پیش از قرن 9 میلادی هنوز هیچ حرفی از یک دین مستقل عربها یعنی اسلام در میان نبوده است.
یعنی اسلام تازه بعدها به یک دین مستقل تبدیل گردید؟
این نوع فرمولبندی این احساس را برمیانگیزد که گویا تعدادی انسان در یک اقدام آگاهانه یا خودسرانه دست به چنین کاری زدهاند. معمولن شکلگیری ادیان این گونه است که تصورات سنتی دینی در محیط جدید به گونهای دیگر تأویل و تفسیر شده و از نو سامان داده میشود
آیا مناسبات سیاسی آن روزگاران نقش تعیینکنندهای در خصوص تکامل اسلام به یک دین مستقل ایفا نکرده است؟
اسلام در سدهی 9 میلادی به دین دولتی امپراتوری عرب تبدیل شد؛ این امپراتوری توانست با اتکاء به این دین، مبنای معنویِ حاکمیت و اعتبار «جهانی» خود را پایهریزی کند.
منظورتان این است که برای امپراتوری بزرگ عرب یک دین نوین ضرورت داشت تا بتواند خود را به منزلهی جهانی نوین از مابقی جهان متمایز سازد؟آیا یک امپراتوری نیازمند یک منبع معنوی است؟ دین و پیامی که بایستی توسعه یابد؟
به نظر میرسد که در مناسبات با امپراتوری بیزانس یک توضیح قانعکننده باشد.
چرا در پژوهشهای تاکنونی درباره ی این عوامل و مناسبات فکر نشده است و اکثر پژوهشگران نقطهی آغاز خود را روی خدشهناپذیری تاریخ [سنتی] اسلامی قرار دادهاند؟ چرا پژوهشگران، مانند مسیحیت با اسلام انتقادی برخورد نمیکنند؟
در علم کلامِ اسلامی طرح چنین پرسشهایی جایز نیست. اسلام، تاکنون روشنگری را تجربه نکرده است. اسلامشناسی غربی هم هنوز به موضوعات زبانشناختی مشغول است، البته بدون آن که از متدلوژی علمی- انتقادی در علوم انسانی بهره جوید. همچنین باید گفت که تا کنون محیط فرهنگی خاور نزدیک از منظر دینشناختی و علمِ کلام مسیحی مورد بررسی قرار نگرفته است، به همین دلیل ریشهها و دستمایههایی که از این سنن مسیحی برگرفته شدهاند، تشخیص داده نشدهاند. با وجود این، در جهان اسلامشناسانی وجود دارند که مقالات و رسالات انتقادی مهمی منتشر کردهاند و توانستند چشماندازهای نوینی را باز کنند.. از آن جا که علیه این منابع و مدارک تاریخی بدست آمده هیچ استدلالی وجود ندارد، درک سنتی از اسلام دوامی نخواهد داشت.
پژوهشهای غیرانتقادی چه خطاهایی کرده است، به عبارت دقیقتر این پژوهشگران چه نکردند؟
ظاهرن فراموش شده که روندهای تاریخی فقط زمانی قابل توصیف هستند که از منظر انتقادی- تاریخی با اتکاء به منابع معاصر (وقت) مورد تأیید قرار بگیرند. دورانهای تاریخیای وجود دارند که تقریبن هیچ مدرکی به جا نگذاشتهاند. این برای مراحل شکلگیری بسیاری از ادیان صدق میکند، مثلن بودیسم، زرتشت، دین یهودی و همچنین در مسیحیت پرسشهای فراوانی در بارهی مسیح هنوز پاسخ داده نشدهاند. جزئیات دربارهی آغاز اسلام بسیار بعدتر از قدرتگیری عربها در ادبیات سنتی [احادیث] وارد شدهاند؛ عجیب هم نیست اگر طی این نگارشها، سنن تاریخنویسی هم با آن تلفیق شده باشد. ولی اگر بخواهیم کلن به احادیث بنگریم، آنها آغاز اسلام را مستند سازی نمیکنند، بلکه تفکر حاکم در سدههای 9 و 10 میلادی را بازتاب میدهند. اسلامشناسی غربی همهی امکانات ارزیابیِ انتقادی را داشته است، ولی به اندازهی کافی از آن بهره نبرد.
بخش دوم
برای مسلمانان، قرآن، زندگی محمد و سلوک او حقایق خدشهناپذیرند. آیا واقعن فقط یک قرآن وجود داشته و محمد واقعن آن گونه زندگی کرده که تاریخنگاری اسلامی گفته است؟ بخش دوم مصاحبه حول این پرسشهاست.
رودی پارت، یکی از اسلامشناسان و زبانشناسان، یک بار گفت که در اصالت قرآن نمیتوان شک کرد، آیا شما هم عقیده را دارید؟
از نظر رودی پارت تمام جملات قرآن از اصالت برخوردارند، یعنی متعلق به محمد هستند. این تز متکی به هیچ منبعی نیست، فقط یک ادعای محض است. او، مانند بسیاری دیگر، همچنین بر این عقیده است که جمعآوری اظهارات محمد در زمان خلیفهی سوم، عثمان، صورت گرفته است، یعنی کمتر از بیست سال پس از مرگ پیامبر.
یعنی درست نیست که بگوئیم تنها یک نسخه از قرآن وجود دارد؟ چه دلایلی در این رابطه وجود دارد؟
تکههای بدست آمده از دستنوشتههای قرآن یعنی قدیمیترین نسخههایی که از نیمهی دوم قرن 8 میلادی بدست ما رسیده تصویر کاملن دیگری را نشان میدهند: هم ترتیب سورهها فرق میکند و هم در آنها متونی وجود دارند که در نسخههای کنونی قرآن موجود نیست. قرآن هنوز در حال شکلگیری بود، و اولین نسخهی کامل آن مربوط به سال 870 میلادی میباشد. به ویژه باید خاطر نشان کرد که قدیمیترین دستنوشتهها به خط ناقص نوشته شده بودند: این دستنوشتهها مانند دیگر نوشتههای زبان سامی فاقد حروف صداردار هستند. در رسمالخط عربی حروف بیصدا دارای چند معنی میباشند. در عربی امروز معنی این حروف با نقطهگذاری مشخص میشود: این حروف بیصدا بین یک تا سه نقطه میگیرند و تازه با نقطهگذاری است که میتوان معنی دقیق آنها را مشخص کرد. ولی در دستنوشتههای قدیم قرآن، این حروف بیصدا نقطهگذاری نشده بودند. بدین ترتیب هر حرف بدون نقطهگذاری میتواند دو تا پنچ حرف را نمایندگی کند، به عبارتی این متون بدون توضیح و تفسیر قابل خواندن نیستند. به همین دلیل بالاخره در پایان قرن 9 میلادی قرآن به شکل کامل امروزیاش یعنی با نقطهگذاری تکمیل شد. طبعن طی این بازنویسیها خطاهای تأویلی صورت گرفته است.
اگر اشتباه نکنم، منظور شما از «خطاهای تأویلی» برمیگردد به کارهای کریستف لوکسنبرگ. او قرآن را با اتکاء به زبان سُریانی – آرامی که در زمان پیامبر زبان همگانی بوده بازخوانی کرده و توانسته بسیاری از بخشهای قرآن را که مبهم و نامفهوم بوده کشف رمز کند.
کریستف لوکسنبرگ اثبات کرده که قرآن در یک محیط زبانی آرامی- عربی نوشته شده بود، و بندهای زیادی از قرآن فقط زمانی معنی پیدا میکنند که ما آن متون را آرامی - سریانی که به خط عربی نوشته شدهاند بخوانیم. در یک پژوهش نوین همچنین او با خطاهای نسّاخان (رونویسبرداران) نشان داده است که کاتبان قرآن از روی متون سُریانی رونویسی میکردند. به عبارتی، قرآن از یک پیشینهی سُریانی – آرامی و بدین ترتیب مسیحی برخوردار بوده است. این کشف با سکههای یافتشدهی عربها مطابقت دارد. این سکهها نشان میدهند که سرچشمهی جنبش قرآنی در شرقِ بینالنهرین (میانرودان) یا دقیقتر گفته شود در یک محیط ایرانی- سوری بوده است.
چرا این قدر دیر یک برخورد انتقادی با تاریخ اسلامی صورت میگیرد؟ حتمن استثناهایی وجود داشتهاند. آیا آنها از سوی «جامعهی علمی» نادیده گرفته شدهاند؟
از سدهی نوزدهم، اسلامشناسی اروپایی به ویژه اسلامشناسی در آلمان که عمدتن توسط دانشمندان یهودی پیش برده میشده، خدمات عظیمی ارایه داده است. در دورهی نازیها این پروسه قطع شد. قصد ما این است که دوباره آن سنتِ علمی را ادامه بدهیم، ولی تلاش میشود که طیف پژوهش را از طریق همکاری شاخههای گوناگون علمی یعنی سامیشناسان، هندو-ژرمن شناسان، متکلمین، دینشناسان، سکهشناسان یا - برای اسپانیا- اسپانیشناسان عمیقتر سازیم. فقط از این طریق است که میتوان شرایط پیچیدهی پیدایش اسلام را به گونهای علمی توضیح داد. در این جا هدف این است، که یک نسخهی انتقادی از قرآن را کمک دستنوشتههای قدیمی جمعآوری کنیم - چیزی که در انجیلشناسی نیز صورت گرفته- تا بدین ترتیب تفسر قرآن دیگر فقط محدود به قرآن قاهره که در سال 1925 چاپ گردید، نباشد. زیرا همواره ادعا میشود، البته به اشتباه، که قرآن قاهره همان قرآنی است که عثمان جمعآوری کرده است.
شما تلاش کردهاید با نگاهی انتقادی - تاریخی به شخصیت محمد پیامبر بپردازید. آیا واقعاً چنین شخصیتی در تاریخ وجود داشته است؟
آنچه که قابل اثبات است این است که اولین سکههای ضرب شده با شعار «محمت» در شرق بینالنهرین (میانرودان) مربوط به سال 660 میلادی یافت شده است و سپس به غرب (سوریه) راه پیدا کرده و در آنجا به دو زبان ضرب شدهاند. در وسط این سکهها «محمت» نوشته شده و در کنارهی آنها به زبان عربی «محمد» نقش بسته بود. این سکهها حامل یک شمایلنگاری مسیحی هستند، مثلن همواره با علامت صلیب تزئین شده بودند، یعنی مفهوم «محمد» آشکارا به عنوان یک لقب یا عنوان افتخاری برای مسیح درک میشده؛ «محمد» یعنی ستایششده، یا کسی که باید ستایش شود. این منطبق است با سنگنبشتههای قبهالصخره، جایی که لقب یا عنوان محمد به مسیح، عیسی، پسر مریم و بندهی خدا (عبدالله) داده شده است. همچنین یوحنای دمشقی در جدلهای خود علیه این درک از مسیحیت، آنها را مرتد میخواند.
پس بنا بر توضیحات شما این نتیجه باقی میماند که اساسن محمد به عنوان یک شخصیت تاریخی که ما امروز میشناسیم وجود نداشته است، بلکه او در سدههای 9 و 10 میلادی به شخصیتی که امروز هست تبدیل شد؟
شاید هم در آغاز جنبش قرآنی [در جایی] موعظهگری با چنین نامی وجود داشته باشد، که از البته از لحاظ تاریخی هنوز اثبات نشده است. ولی طبق سکههایی که عربهای آن زمان به جا گذاشتند یا طبق سنگنبشتههای قبهالصخره باید پذیرفت که مفهوم «محمد» یعنی ستایش شده، اساسن یک لقب افتخاری برای مسیح بوده است.
در مقدمهی کتابتان «آغاز اسلام» مینویسید که قصد شما آسیب رساندن به این دین نیست. ولی قطعن بسیاری از مسلمانان این را طور دیگری برداشت خواهند کرد و به پژوهشهای شما به عنوان حمله علیه اسلام نگاه خواهند کرد. شما به آنها چه خواهید گفت؟
مسئلهی پژوهشهای تاریخی بررسی حقانیت دینی نیست. به علاوه هیچ دینی از آسمان به زمین نازل نشده است. همهی ادیان، از ادیان پیشین خود سرچشمه میگیرند، مثلن ادیان تائویی و کنفوسیوسی از ادیان طبیعی چینی؛ دین هندویسم و بودیسم از دین ودایی؛ دین یهودی بر مبنای سنتِ دینی شرق قدیم؛ مسیحیت از دینِ یهودی و اسلام از مسیحیت سوری. در نتیجه همهی ادیان از جنبههای گوناگون مشروط به یکدیگرند و در خود بسیاری از دستمایههای سنتی، سنن داستانی، آئین، رسوم، جهانبینیهای قومی، نهادها و غیره را وحدت میبخشند.
ولی امروزِ روز اصلن به نظر نمیآید که کشورهای مسلمان آمادگیِ روشنگری داشته باشند. به راستی چرا در این کشورها چیزی مانند روشنگری صورت نگرفته است؟
از سدهی 18 میلادی روشنگری از سوی بسیاری از مسیحیان - و تا به امروز هنوز هم بخشی از مسیحیان چنین فکر میکنند - به عنوان حمله و تخریب دینشان احساس میشد. ولی در واقعیت روشنگری این امکان را برای مسیحیت فراهم کرد تا خود را با مدرنیته تطبیق بدهد و برای انسانِ مدرن و امروزی قابل هضم کند. اگر اسلام بخواهد به بقای خود در جوامع باز ادامه بدهد، همین گام برای آن امری اجتنابناپذیر است.
محمد سهرابی ، سعید معینی & ابراهیم طباطبایی
انگیزه جمهوری اسلامی در سوءقصد به پاپ
(به نقل از محبت نیوز)
دو روز پیش کتاب خاطرات علي آقچا، کسي که در سال 1981 در میدان سان پیترو پاپ را هدف گلوله قرار داده بود، منتشر شد. او ادعا مي کند که روح الله خمیني دستور این حمله را داده بود.
گزارش ایل جورناله از یک احتمال !
پائولو روداري ؛
این اظهارات روز گذشته توسط واتیکان بشدت تکذیب شد و سخنگوي واتیکان فدریکو لومباردي توضیح مي دهد که این آخرین دروغ آقجا نیز همانند دهها اتهامات و سناریوي بي اساس وي در سه دهه گذشته است.
ویتوریو مسوري، نویسنده کتاب هاي پر فروش و مصاحبه کننده با رهبران واتیکان دراین مورد توضیح مي دهد.
آیا این آخرین دروغ آقچا است؟
نمي شود این حرف را زد.
منظورتان چیست؟
در این دریاي فرضیات و تفاسیر گوناگون در مورد حمله به پاپ، موضوع انگیزه هاي مذهبي مهجور مانده است که به گمان من تنها انگیزه اي است که باید بطور جدي به آن پرداخت. مسلمن من نمي دانم آنچه آقچا امروز مطرح مي کند حقیقت دارد یا نه اما انگیزه مذهبي تا حد زیادي قابل قبول است.
آیا منظور شما مذهب شیعه است؟
درست است. همچنین موضوع فاطیما ( سه کودک که در مزرعه اي در روستای فاطیما مشغول به کار بودند، مدعي شدند که مریم - مادر عیسی- بر آنان ظاهر شده است). فاطیما براي مسلمانان هم مقدس است. هرچه باشد نام این شهر از نام دختر محمد - پیامبر مسلمانان- گرفته شده است که با ازدواجش با علي، اسلام شیعه را بوجود آمد که مذهب ایران است. نباید این نکته را دستکم بگیریم که تجلي مریم در قرن بیستم در مکاني در غرب دیده شده است که نام اش از فاطمه گرفته شده است. فاطیما یاد آور دو بانوي بزرگ است که براي مسلمانان نیز اهمیت زیادي دارند: مریم، مادر عیسي و دختر محمد. در کنار این موضوع، یک رشته ادعا هاي اسلامي مطرح مي شود که دنیاي غرب در برابر آن پریشان شده است. اما براي درک بهتر این موضوع باید دید که چه چیزي هر روز از تلویزیون هاي ایران پخش مي شود.
چه چیزهایي پخش مي شود؟
هر ماه برنامه هایي در مورد اینکه "فاطیما" یک سرقت است تهیه می کنند. در این برنامه ها گفته مي شود که آن سه کودک دختر محمد را دیده اند و نه مریم را ! بعلاوه به گفته مسئولان فاطیما بازدید کنندگان مسلمان این مکان روز به روز بیشتر مي شود و این حاکي از آن است که مسلمانان نسبت به این نکته حساس شده اند.
این چه ربطي به پاپ ژان پل دوم دارد؟
بر هیچ کس پوشیده نیست که در اسلام شیعه پدیدار شدن دختر پیامبر اسلام در برابر کاتولیک ها، غیرقابل تحمل است. به همین دلیل واقعه 13 ماه مه سال 1981 و ارتباط آن با تجلي مریم در کشور پرتغال تنها یک موضوع را نشان مي دهد: هرکس بعنوان یک رهبر مذهبي آنچه الله براي مومنان واقعي اش تعیین کرده است غصب کند، باید جانش را بر سر این راه بگذارد. به همین دلیل مي شود رابطه اي بین حمله علي آقچا به پاپ و مسئله تجلي مریم و شیعیان پیدا کرد.
پاپ ژان پل دوم همواره این سوء قصد را با فاطیما مرتبط مي دانست. او در سال 2003 دستور داد تا سومین راز فاطیما برملا شود. راز سوم، سوء قصد به پاپ بود که معلوم شد همان ژان پل دوم است. اما آیا مي شود گفت که این سوء قصد به اسلام شیعه ربطي دارد؟
پاسخ به این سوال دشوار است. مسلمن یک واقعیت وجود دارد. انگیزه هاي سیاسي در انجام این سوء قصدهست. پلیس امنیتي آلمان شرقي متقاعد نشد که منظور از این ترور سیاسی بوده است. مارکوس ولف، رئیس پلیس مخفي آلمان نیز معتقد بود که این سوء قصد با انگیزه سیاسي صورت نگرفته و به دستور کشورهاي اروپاي شرقي نبوده است. علي آقچا با گروه هاي بنیادگراي اسلامي رابطه اي محکم داشته است. با کنار هم گذاشتن این دلایل طبیعي است که این ادعاي آخر آقچا را مي شود قابل قبول فرض کرد.
محمد سهرابی ، سعید معینی & ابراهیم طباطبایی
اشتراک در:
پستها (Atom)