مسیحیت پارسی persiachristianity

مسیحیت پارسی        persiachristianity
پرچم پرافتخار ایران

دوشنبه

شکل دیگری از جنگ مسلمانان علیه مسیحیان

(به نقل از محبت نیوز)




 

جنایات ضد مسیحی از طرف مسلمانان به تدریج شکل دیگری به خود گرفته و تبدیل به نسل کشی شده است. در واقع چیزی به نام "مسلمان میانه رو" دیگر یک رویای غیر قابل دست یابی است.


گروهای اسلامگرای مصری، مسیحیان را عامل اصلی برکناری محمد مرسی ، رئیس جمهور اسبق مصر ، می دانند و به همین دلیل نیز به تازه گی حملات ضد مسیحی در این کشور به صورت فراگیر در حال گسترش است.


به گزارش سرویس ترجمه "محبت نیوز" تارنمای صدای جفا دیدگان مسیحی گزارش داد، در 17 ماه آگوست یکی از رهبران گروه های حقوق بشری مصر اعلام کرد: تنها در عرض 48 ساعت، 82 کلیسای موجود در مصر توسط حامیان "محمد مرسی" مورد حمله قرار گرفته اند. یک هفته بعد از این واقعه، این تعداد به 90 کلیسا افزایش یافت.


آزار و اذیت مسیحیان مسئله جدیدی در مصر و یا دیگر کشورهای مسلمان نیست. اما با کمک رسانه های جمعی ،غربی ها اکثرن از عمق فاجعه مطلع شده و عوامل واقعی آن را میشناسند . بنابر خبررسانی دقیق از وضعیت مسیحیان ، استنباط می شود که همه روزه مسیحیان مورد کشتار، تجاوز، غارت و ربوده شدن قرار می گیرند ؛ حتی در برخی موارد این افراد مجبور به تغییر مذهب به اسلام میشوند و یا اینکه به هر نحوی از سوی مسلمانان مورد ظلم واقع میشوند. مسیحیانی که در کشورهای مسلمان زندگی میکنند را میتوان ،مظلوم ترین افراد جهان نامید، زیرا که آنان در مرکز ظلم و جنایت زندگی میکنند در حالیکه هیچ دولت ، مرجع قانونی و یا پلیسی از آنان حمایت نمیکند.


چنین تراژدی خاموشی که بر مسیحیان می گذرد واضح است. نسل کشی و نابودی معتقدان یکی از مذاهب فراگیر در جهان به آرامی با استفاده از زور و کشتار. این جنایات باعث شده اخبار مربوط به این مسئله در رسانه ها بازتاب یافته و به سرخط خبری تبدیل شود که میگوید: حدود 100 میلیون مسیحی در جهان تحت آزار و اذیت قرار دارند.


این جنایت به وضوح و در جزئیات بسیار تکان دهنده و اسف بار را میتوان در کتاب جدید "ریموند ابراهیم" به نام "دوباره مصلوب: تحمیل نبرد جدید اسلام علیه مسیحیان" یافت. این کتاب مرجع بسیار مناسبی است برای افرادی که علاقه مند به مسائلی از قبیل آزادی مذاهب، حقوق بشر و یا نجات مسیحیان در سرزمینهای مادری خودشان میباشند.


در این کتاب،" ابراهیم" به شکلی با قاعده تمامی مستندات واقعی (حدود 700 مورد مرقون شده در پاورقی) مربوط به آزار مسیحیان توسط مسلمانان را به روشنی به قلم آورده است. او در نوشته هایش به اخبار واقعی ، منابع تاریخی و بیانیه های مسلمان استناد داشته است که خلاصه ای از این کتاب به شرح ذیل است.


"ابراهیم" بر اساس پایه های شناخت مذاهب به تحلیل آزارهای تحمیلی بر مسیحیان از سوی مسلمانان پرداخته است. وی با استناد به باور اسلامی در خصوص آیات قران که نشان میدهد آیاتی از قران که در سالهای پایانی عمر " محمد " پیامبر مسلمانان اظهار میشود که بر وی نازل شده کاملن منافی سایر آیاتی است که قبلن و در اوائل رسالت وی بر او نازل گردیده بود. که در واقع آیاتی بابت مسیحیان نیز در اواخر حیات "محمد" آمده که منافی آیات دیگر است. در این باره "ابراهیم" مینویسد: شما میتوانید سرنوشت در انتظار مسیحیان و یهودیان از سوی مسلمانان را در پی دستورات قران به آنان بیابید که در آن الله به معتقدان خویش دستور میدهد که با آنان مبارزه کنید تا آنجایی که آنان "جزییه" خویش را به شما پرداخت کنند که در واقع نشان دهنده عرض ارادت آنان به مسلمانان است .


در جایی دیگر ابراهیم به نوشته های "ابن خلدون" – از سرداران بنام مسلمان در سالهای 1332- 1406 – اشاره میکند و میگوید:


"جهاد" فریضه و وظیفه مذهبی مسلمانان است. زیرا که اسلام تنها دین بر حق جهان است و میبایست تمامی ملل بدان ایمان بیاورند که این مهم بایستی توسط مسلمانان به عنوان یک وظیفه به هر حربه و زوری انجام گردد.... دیگر مذاهب چنین ماموریت جهانی را دارا نیستند و این نبرد مقدس – جهاد- جزو دستوراتشان نیست در حالیکه آن از اساسی ترین قوانین اسلام قلمداد میشود.


همچنین "ابراهیم" به تراژدی تاریخی و احمقانه دیگری اشاره داشته مینویسد: بسیاری از مسلمانانی که اکنون اقدام به آزار و اذیت مسیحیان میکنند در واقع بازمانده گان و فرزندان کسانی هستند که زمانی تحت فشار مسلمانان دیگر از مسیحیت رو گردان شده اند.


با عنایت به دانش شناخت ریشه مذهبی از آزار مسلمانان علیه مسیحیان، "ابراهیم" مروری بر مثال های بیشمار تاریخی از جنایات مسلمانان علیه مسیحیان کرده است. مثلن جنایات تاریخی مسلمانان در سوریه و مصر که در عرض دو روز 30000 کلیسا را به آتش کشیدند.


در طی زمامداری خلیفه "عباسی" – 936 – مسلمانان در "اورشلیم" کلیسای "رستاحیز مسیح" ، که گفته میشود بر روی مقبره عیسی بنا شده بوده را به آتش کشیدند. و یا سلسله "عثمانیان" که اقدام به لشگر گشایی کرده و در ترکیه کنونی کلیسای "ایا صوفیا" را تبدیل به مسجد کردند.


پس از ذکر بسیاری از این مثالها از تاریخ "ابراهیم" به آزار و اذیت مسیحیان در زمان حال میرسد که همچنان در تمامی ملل مسلمان-از افغانستان تا زنگه بار- جریان دارد. در این کتاب به حمایت های دول مختلف و همچنین رهبران مذهبی این کشورها از این جریانات نیز اشاره میکند.


در سال 2012 ،وقتی کتاب "ابراهیم" به انگلیسی برگردانده شد ، تیتر اخبار را به خویش اختصاص داد. زیرا که بنا بر دستور مقامات ارشد مذهبی کشور "عربستان سعودی" که در کتاب ذکر گردیده ، تمامی کلیساهای شبه جزیره عربستان میبایستی نابود گردند. بیانات شوک آور " عبدالعزیز ابن عبدالله الشیخ" – بزرگترین مفتی عربستان سعودی- بود که توسط رسانه های عرب زبان به صورت گسترده ای تحت پوشش خبری قرار گرفت ولی رسانه های غربی از پخش آن خودداری کردند. به همین دلیل "ابراهیم" در کتاب خویش به انتقاد علیه این رسانه های غربی پرداخته و دلیل آن را این میداند که گزارش چنین اخباری نشانگر تاثیر سردمداران در ایجاد جنایات اسلامی میشود.


درحالیکه غرب نابودی خویش را با نادیده گرفتن چهار حقیقت ذیل تضمین خواهد نمود:


1- ایدئولوژی تنفرآمیز و افراط گرایانه ای که باعث اعمال خشونت از سوی مسلمانان به غیر مسلمانان میشود.


2- مجازات های شدید شریعت اسلام در قبال "ارتداد" و "توهین به مقدسات" که باعث افزایش و گسترش جمیعتی اسلام در جهان میشود، زیراکه هیچ کس قادر به انتقاد از اسلام و یا ترک آن نیست (حتی آنانی که به زور مسلمان شده اند).


3- شریعت اسلامی تمامی حقوق و آزادی هایی که غرب از آن دم میزند را نابود میکند.


4- شریعت اسلامی در بازارچه عقاید در حال خلق ایدئولوژی انحصاری برای خویش است که با آرمانهای هر جامعه آزاد مخالف است.


شرط نجات از این سلطه طلبی این است که غرب اجازه ندهد که شریعت و قوانین مربوط به آن در تشکل هایی با اکثریت مسلمان در اروپا و آمریکای شمالی ریشه دوانی کند.


با یک سری مثالهای گرداوری شده در کتاب "دوباره مصلوب" همچنین سعی شده است در خصوص اصطلاح رویایی "مسلمان میانه رو" هم روشنگری شود. برای این واژه "میانه رو" همیشه کشورهایی نظیر "ترکیه" و یا "مالدیو" مثال زده میشوند که در آنها به اصطلاح اکثریت مسلمان در قبال اقلیت مسیحی برخوردهای خشونت بار نظیر آنچه در پاکستان، عراق و مصر اتفاق نمیافتد ولی در حالیکه این ممالک نیز مانند دیگر کشورهای مسلمان پایه ها و قوانین ضد مسیحی یکسانی داشته و از آنها پیروی میکنند که بسیار از ایده آل های غربی فاصله دارد.


در جاهای دیگری از کتاب، "ابراهیم" میافزاید که آیات خشن قرانی در بخشهایی بی شباهت به بخشهایی که قبل تر بر نبی آن نازل شده بود می باشد. این بخشهای خاص در واقع به تحریک و تشویق معتقدان خویش برای قربانی نمودن سایرین می پردازد.


"ابراهیم" مدعی است که خشونت در بخش های ابتدایی و قدیمی تر قران متفاوت از دیگر بخش ها هستند، زیرا که آن آیات بیشتر روایات تاریخی را شامل می شوند نه دستور برای نابودی غیر مومنان در آینده.


"ابراهیم" در کتابش نشان میدهد که چگونه رسانه های غربی، مجموعه های دانشگاهی و حکومت "اوباما" ظلم مسلمانان را نادیده می گیرند و یا از گروههای اسلام گرای افراطی نظیر "برادری مسلمان درمصر" – که مشغول پاکسازی مسیحیان هستند- حمایت میکنند. درواقع از 680 مورد گزارش شده توسط "ابراهیم" در خصوص سوء استفاده مسلمانان از مسیحیان ،تنها 6 درصد آن در رسانه های جمعی منعکس شده است.


انفعال و بی تاثیری غرب در خصوص رفتار خشونت بار علیه مسیحیان تنها باعث این شده است که مسلمانان در قبال این نادیده انگاری غربی، تشویق به حمله بیشتر به آنان شوند – این نادیده انگاری غربی میتواند خواه در انیمیشن ها و فیلمها انعکاس یافته شده باشد. بد تر از همه این که ،غربی های بی تفاوت فراموش کرده اند که ممنوعیت های صادره از اسلام ( در قبال ارتداد، لائیکی و تعویض دین و اعتقاد) که از طرف مسلمانان بر علیه مسیحیان استفاده میشوند کاملن منافی ارزشهای مورد ادعای غربی نظیر آزادی "بیان" و "مذهب" میباشد.


در جای دیگر کتاب ،"ابراهیم" به نکته بسیار جالبی در خصوص خشم مسلمانان علیه اسرائیل اشاره میکند: اگر چنانچه شکایت ها از اسرائیل بابت بی عدالتی و فلسطیان رانده شده از موطنشان است، مسلمانان – و دلجویان غربی آنان - باید در خصوص این حقیقت که میلیونها نفر از مسیحیان روزانه توسط مهاجمان مسلمان نسل کشی میگردند ، متاسف و متاثر گردند. در واقع علت اصلی خصومت مسلمانان علیه اسرائیل این است که اسرائیل تنها مملکت بدون جمعیت مسلمان در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا میباشد.


از زمانی که اسرائیل (کشور غیر مسلمان) به رشد و پیشرفت بسیاری دست یافت آن هم در منطقه ای که مسلمانان قدرت زیادی در دست دارند، باعث گردید که عملیات جهادگران مسلمان در منطقه با شکست مواجه گردد. چنانکه اگر اسرائیل قوی نبود و رژیمش سقوط میکرد، به یقین تمام جمعیت یهودیان و حتی سائر اقلیت های دیگر در اسرائیل (مسیحیان و بهائیان) توسط مسلمانان قتل عام و نابود میشدند.


برخی از حامیان شجاع حقوق بشر مانند "ارشاد مانجی"، که از برترین امیدها برای ایجاد اسلام بازبینی شده است تفرقه ها و بینش های افراطی خود را رفع کرده و در درون خویش (در فرقه های شیعه و سنی) و با جمعیت غیر مسلمان سایر جهان به صلح میرسد. منظور ار اسلام بازبینی شده جهان بینی اسلامی است که خود را بر پایه فضائل خویش بر پا می کند.


البته هرکس که کتاب "دوباره مصلوب" را مطالعه کند به خوبی واقف خواهد شد که چرا آقای "ارشاد مانجی" در غرب زندگی میکند!


  ابراهیم طباطبایی ،  محمد سهرابی & سعید معینی 

هیچ نظری موجود نیست: